بازی های دو بعدی هرگز از مد نمی افتند! با گذشت سالیان دراز از الین عرضه بازی های دو بعدی ، هنور هم شاهد عرضه بازی های دو بعدی جذاب از سوی بازیسازان خلاق هستیم. Infinite Runner Toolkit نیز یکی از این بازی هاست که امروز با سورس آماده این بازی در خدمت شما هستیم. شما میتوانید با خرید این پروژه آماده unity هم اکنون شروع به ساخت یک بازی جذاب کارتونی در سبک دو بعدی کرده و میلیون ها تومان درآمد کسب کنید!
دقت کنید که این سورس یونیتی در assetstore.unity3d.com به قیمت 55 دلار به فروش میرسد که می توانید از طریق لینک زیر مشاهده نمایید:
https://www.assetstore.unity3d.com/en/#!/content/9236
تخفیف 50% به مدت محدود! همین حالا خرید کنید و از این فرصت بی نظیر استفاده نمایید.
نیازمند نسخه یونیتی4.6.6 به بالا
تصاویری از محیط بازی:
Guy Masters, Michael Ritzwoller (auth.), N. J. Vlaar, G. Nolet, M. J. R. Wortel, S. A. P. L. Cloetingh (eds.)
Aaron Lazare, Samuel M. Putnam, Mack Lipkin Jr. (auth.), Mack Lipkin Jr. M.D., Samuel M. Putnam M.D., Aaron Lazare M.D., J. Gregory Carroll Jr. Ph.D., Richard M. Frankel Ph.D. (eds.)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول:تعاریف و مفاهیم
مقدمه. 2
تعریف حسابداری.. 3
تاریخچه حسابداری.. 3
تعریف تفکر ناب... 4
ضرورت تفکر ناب... 5
فعالیتهای ناب... 5
اصول تفکر ناب... 6
اصل اول - تعیین ارزش (Value). 7
اصل دوم - شناسایی جریان ارزش (Value Stream). 9
اصل سوم - ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow). 10
اصل چهارم - ایجاد سیستم کششی (Pull). 11
اصل پنجم - تعقیب کمال (Perfection). 11
تعریف تولید ناب... 12
ویژگی های تولید ناب... 13
خاستگاه تولید ناب... 14
تولید ناب و برتریهای آن بر تولید انبوه. 15
1- تفاوت در اهداف نهایی.. 15
2- تفاوت در زنجیره عرضه 16
3- تفاوت در طراحی قطعات 17
4- تفاوت در شیوههای طراحی 20
5- تفاوت در طرز کار کارخانه. 21
6- تفاوت در پایان خط تولید 22
7- تفاوت در رفتار با مشتری 23
فصل دوم: مفاهیم حسابداری ناب
تاریخچه حسابداری ناب... 28
حسابداری ناب... 28
هدف حسابداری ناب... 30
حسابداری ناب و هزینه یابی بر مبنای فعالیت... 38
مراحل اجرای پروژه حسابداری ناب... 41
ابزارهای حسابداری ناب... 42
فصل سوم: خلاصه و نتیجه گیری
خلاصه بحث... 44
نتیجه گیری و پیشنهادات... 45
منابع و مآخذ.. 48
تقدیر و تشکر
با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای .........
که در انجام این تحقیق بنده را راهنمایی نمودند. از خداوند آرزوی توفیق روزافزون برای جنابعالی مسئلت دارم.
چکیده
تفکرناب به سرعت پارادایم غالب تولید میشود. واحدهای تجاری برای به حداکثر رساندن سود و ارزش خود از فلسفهها و روشهای گوناگونی استفاده کردهاند. این تلاشها از دهه 1980 به بعد جنبه علمی بیشتری پیدا کرد و شرکتها با به کارگیری روشهای علمی تکنیک تولید ناب و حسابداری ناب سعی کردند شیوه خود را بهتر کرده و راهبردهای کار آمد را مورد استفاده قرار دهند (جمشیدی نوید و همکاران، 1389). بهرغم اینکه شرط لازم برای تحقق اهداف تولیدناب، استقرار سیستم حسابداری ناب است و بدون کاربرد این سیستم فرآیند تولیدناب در همین مرحله کاربردی ابقا شده و توسعه نخواهد یافت اما در عمل فاصله محسوسی بین رشد سیستمهای تولید ناب و حسابداری ناب وجود دارد (معینالدین و همکاران، 1389). همان طوری که شرکت با تولیدناب رشد میکند و تفکرناب برای بخش زیادی از فرآیندهای تولید به کار گرفته میشود حسابداری ناب به شکل عمیقتری میتواند معرفی شود، سیستمهای هزینهیابی استاندارد بیحاصل میتواند حذف شوند و به جای آنها روشهای قابل فهم صحیح و ساده هزینه یابی جریان ارزش جایگزین شود. پس لازم است برای دستیابی به پیشرفت اهداف ناب از سیستم حسابداری ناب استفاده شود (تابلی و خرم دل، 1389)
واژگان کلیدی:حسابداری ناب، فلسفه ناب، تفکرناب، فعالیت ناب.
فصل اول:
تعاریف و مفاهیم
مقدمه
فلسفه ناب مهمترین استراتژی برای شرکتهای تولیدی است که مایل به رسیدن به پیشرفت جهانی هستند و برای رسیدن به برتری توسط تمرکز بر پیشرفت مداوم و حذف ضایعات، تاکید دارد. این استراتژی کلی است و تغییراتی را برای تولید و حسابداری به گونهای اجباری میکند که با محیط عملیاتی شرکت عجین شود. تولیدکنندگان به تفکرناب چشم دوخته اند تا تولید را بهتر کنند، هزینهها را کاهش دهند، انعطاف ایجاد کنند، ارزش بهتری را برای مشتری خلق کنند و سود نقدینگی و قیمت سهام را افزایش دهند با پیشرفت شرکت در تفکرناب افراد بیشتری نیاز به سیستم حسابداری را حس میکنند که حامی فعالیتهای نابشان است (ویدنر و همکاران،2011).
دیدگاه حسابداری از اصول ناب بیان میکند که شرکتها تکنیکهایی را ترکیب میکنند تا اتلاف را در فرآیند کار کاهش دهند و تصمیمگیری و کنترل را در محیط تولید ناب تسهیل بخشد. برای مثال روشهای حسابداری ناب به خصوص دنبال راهی برای کاهش گامها در فرآیند معاملات، حذف هزینههای استاندارد به نفع هزینههای واقعی و عدم تخصیص هزینهها هستند در حالی که روشهای کنترل ناب روی سیستمهای اندازهگیری عملکرد مجدد تمرکز میکند حسابداری ناب و روشهای کنترل یک روش جدید از مدیریت واحدهای تجاری است که بر اساس اصول ناب و روشهای ناب بنا شده است (کندی و ویدنر، 2008).
حسابداری ناب یکی از ابزارهای پیادهسازی تفکر ناب است. در این رویکرد که مبتنی بر پارادایم ارزشآفرینی است ارزش تنها محدود به شرکت نیست بلکه در کل زنجیره ارزش جاری میشود.
با این رویکرد سیستمهای هزینهیابی سنتی که تنها به سود آوری و استفاده از ظرفیت توجه دارند کارآ نخواهند بود. هزینه یابی جریان ارزش که شیوه هزینه یابی حسابداری ناب است هزینهها را با محوریت جریان ارزش میبیند نه واحد محصول، اطلاعات حسابداری ناب از جمله تحلیل هزینه جریان ارزش میتواند موفقیت پروژههای بهبود را نیز پیگیری کند و صرفه جویی در هزینهها ناشی از تغییرات ناب را نظارت نماید (حاجیها، 1386).
تعریف حسابداری
حسابداری یک سیستم است که در آن فرایند جمع آوری، طبقه بندی، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارش های مالی و صورتهای حسابداری در شکل ها و مدل های خاص انجام میگیرد تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران و یا برون سازمانی مثل بانکها، دولت و ... بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند. حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات، دادههای خام مالی را دریافت نموده آنها را به نظم در میآورد. محصول نهایی نظام حسابداری گزارش ها و صورت های مالی است که مبنای تصمیم گیری اشخاص ذینفع (مدیران، سرمایه گذاران، دولت و ... ) قرار میگیرد.
تاریخچه حسابداری
شاید زمانی که لوکاپا چولی در سال 1494 میلادی پایه های اصلی حسابداری را در اروپا بنا میکرد حتی گمان نمیکرد که روزی حسابداری تا این حد پیشرفت کند. اگر بخواهیم حسابداری و تاریخچه آن را بررسی کنیم باید به سالها پیش از لوکاپا چولی برگردیم. خوارزمی، دانشمند معروف ایرانی، برای اولین بار درباره مفهوم صفر، شیوه نگارش نشانهای اعداد و شمارش دهدهی در رساله " جبر و مقابله " توضیحاتی را داد و جالب است بدانید سیستم دهدهی کنونی در واقع ترجمه این رساله است که بوسیله لئونارد فیبوناچی در ایتالیا انجام گرفت و از آن طریق عالمگیر شد.
میتوان گفت که پیشرفت حسابداری در اواخر قرون وسطی مدیون سوداگران است به همین دلیل سیستمهای حسابداری به تدریج پیشرفت کرد و جایگزین سیستمهای قدیمیتر شد. البته نقش رشد اقتصادی را نمی توان نادیده گرفت.
لوکاپاچولی در قرن 15 میلادی رساله ای نوشت و فصلی از این رساله را به حسابداری اختصاص داد و برای نخستین بار سیستم حسابداری دو طرفه را توصیف و دفاتر اصلی حسابداری را تشریح کرد.
جای تذکر است که محمدبن محمد ابوالوفای بوزجانی در قرن دهم میلادی یعنی پنج قرن قبل از لوکاپاچولی رساله ای به نام ضروریات علم حسابداری برای کاتبان و کاسبان نوشت که راهنمای خوبی در حساب عملی بود. اما متأسفانه پژوهشی درباره این کتاب صورت نگرفت.
در طول دو قرن بعدی تنها یک پیشرفت عمده در حسابداری دوبل اتفاق افتاد و آن تفکیک اموال شخص حاکم از حسابهای دولتی و تفکیک اموال شخصی تاجر از حسابهای تجارتخانه توسط سیمون استوین ریاضی دان هلندی بود (فرض تفکیک شخصیت) در نتیجه حساب سرمایه در سیستم حسابداری دوبل ایجاد شد.
با توجه به پیشرفتهای انجام شده از نظر اقتصادی و اجتماعی عناصر اصلی سیستم حسابداری دوبل همچنان بدون تغییر باقی مانده است. دلیل بقای این سیستم در این فاصله طولانی، سادگی اصول، انعطاف پذیری و قابلیت آن در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات متنوع در قالب صورتهای قابل اعتماد و مفهوم است.
البته پیشرفتهائی از نظر روشها و شیوه های حسابداری صورت گرفته است و شاخه هایی در حسابداری پدید آمده است اما تمام آنها مبتنی بر سیستم دوبل یا دو طرفه است.
تعریف تفکر ناب
اصول تولید ناب از تفکر ناب بر گرفته شده است. تفکر ناب نگرشی است برای افزایش بهرهوری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هزینهها و اتلافها، اصول تفکر ناب در برگیرنده موارد زیر است:
1- نحوه تعیین ارزش هر محصول
2- شناسایی جریان ارزش محصول
3- ایجاد حرکت بدون وقفه در زنجیره تولید
4- پیگیری کمال
ضرورت تفکر ناب
دلیــل ناتوانی سیستم حسابداری سنتی، آن است که اولا سیـستم هزینه یابی جذبی ، اطاعات نامربوط و غیــر قابل اتکایی را به علـت اشتباهات صورت گرفته در بهره برداری از ظرفیت شرکت و نیز تسهیم نامناسب هزینه ها، ارائه میکرد و ثانیا اطاعات هزینه یابی تفاضلی به دلیل انتـخاب محرک هزینه نامناسب در سیـستم هزینه یابی سنتی ، نامربوط بود. در دهه 91، تمـرکز اصلی شرکت ها بر کاهـش ضایعات و تولیــد محصواتی با کیفیت مطلوب بود که منجر به مطرح شدن مدیریـت هزینه گردید. از دهه 91، بنیان تفکر ناب مطرح گردید که بیان میــکند، منابع سازمان باید بر فعالیت هایــی متمرکز گردد که منجر به ایـجاد ارزش افزوده برای تمامی افراد ذینفع در آن سازمان گردد و نیز باید آن گروه از فعالیت های فاقد ارزش افزوده را حذف و فعالیت های موازی در سازمان را تلفیق نمود.
حضور و عدم حضور تفکر ناب در سیستم حسابداری
فعالیتهای ناب
در دنیای بازار رقابتی و در حال تغییر دو دهه قبل، شرکتهای تولیدی مجبور به بهبود کیفیت، هزینه انعطافپذیری، زمان پاسخ به مشتری شدهاند. آنها این کار را با اعمال فعالیتهای مختلفی مانند چرخهکیفی یا کنترل فرآیند آماری، مدیریت موجودی انباری به موقع مدیریت کیفیت جامع، 6سیگما، نگهداری پیشگیرانه جامع انجام دادند، هر یک از اینها اثر حاشیهای بر بهبود فرآیند مداوم دارد. به تازگی این فعالیتها به عنوان مجموعه ابزاری شناخته شده که با هم در حمایت از آنچه پارادایم غالب تولید است یعنی تفکر ناب عمل میکنند. جوهره فلسفه ناب این است که همه فرآیندهای تجاری و کارکردها به شکل تیم منسجم و متحدی در میآید که هدفشان فراهم سازی ارزش بهتر برای مشتریان است یعنی ناب بودن اگر بخواهد پتانسیل خود را بشناسد نمیتواند در انزواعمل کند. مطالعه آبروین 2006 نشان میدهد که میان شرکتهای تولیدی که امور ناب را فقط در سطح شرکتها به کار بردهاند، با کسانی که تفکر ناب را در سازمان توسعه دادهاند شکاف عملکردی وجود دارد. تحقیقات قبلی در مدیریت عملیاتی و رفتار سازمانی بر فعالیتهای مهم مثل مدیریت موجودی بهنگام و مدیریت کیفیت جامع و مدیریت منابع انسانی متمرکز بود. مطالعات متعددی بر جنبههای مختلف امور تولیدی پیشرفته خاصی مثل کیفیت و رشد مداوم و دیگر تکنیکهای ناب متمرکز شدهاند. سازگاری اجزای انسانی، کاری و سازمانی رسمی و غیررسمی برای عملکرد خوب لازم است. سازگاریدرجهای است که طبق آن، تقاضا، اهداف، موضوعات و ساختارهای یک بخش با بخشهای دیگر همخوان است. طبق این چارچوب اجزا باید یکپارچه باشند و تغییر یکی بر دیگری اثر بگذارد (ویدنر و همکاران، 2011).
اصول تفکر ناب
تفکر ناب بر این نکته مهم تاکید دارد که ارزش دقیق هر محصول یا خدمت را مصرف کننده نهایی تعیین میکند، این اصل با مفهوم هزینهیابی هدف، پیوندی جدی دارد، زیرا هزینهیابی هدف، ابزاری برای درک این مطلب است که چگونه شرکت برای مشتریان ایجاد ارزش میکند و نیز برای ایجاد ارزش بیشتر چه باید کرد (صفار، 1378).
تفکر ناب در محیطی رخ میدهد که مدیران ارشد کارکنان را حمایت میکنند و در بین آنها کار اجرایی و سیستم و فرآیند رسمی سازمانی هماهنگی موجود است.
عرصه کنونی کسب و کار ، تصویری جدید از سازمان ارائه میکند که با این نگرش جدید ، سازمان مجموعهای از فرایندهایی است که هدف آنها ایجاد ارزش برای مشتریست و مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری ، آفرینش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازمانی که می خواهد رویکرد فوق را دنبال کند در وهله اول ورود به حوزه سیگماهاست و در مرحله بعد طی مراحل بهبود تا رسیدن به سطح ششسیگما(Six Sigma) یعنی 3.4 خطا در یک میلیون فرصت میباشد . مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشهکن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است برای افزایش بهرهوری و ارزشآفرینی مستمر و حداقل کردن هزینهها و اتلافات ؛ به این ترتیب میتوان دروازه ورود به سرزمین سیگماها را رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع ، نظیر مفاهیم و تکنیکهای تفکر ناب(Lean Thinking) دانست ؛ چرا که برای افزایش نرخ سیگما نیاز است افزایش نمایی در کاهش عیوب و اتلافات بوجود آید .
تفکر ناب را میتوان در پنج اصل خلاصه نمود ؛ با درک دقیق این اصول و سپس با تلاش برای گره زدن آنها به یکدیگر ، میتوان ضمن بکارگیری کامل شیوهها و فنون ناب به راهکاری پایدار در نابسازی سازمان و فرایندهای آن دست یافت . این پنج اصل عبارتند از:
1- تعیین دقیق ارزش هر محصول معین (Value) .
2- شناسایی جریان ارزش محصول (Value Stream) .
3- ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow) .
4- امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد (Pull ) .
5- تعقیب کمال (Perfection) .
اصل اول - تعیین ارزش (Value)
نقطه شروع اساسی تفکر ناب ، ارزش است . این تنها مصرف کننده نهایی است که میتواند ارزش را تعریف کند و ارزش ، تنها هنگامی دارای معنا و مفهوم است که در چهارچوب یک محصول معین بیان شود ، محصولی که نیازهای مصرفکننده خود را با قیمتی معین و در زمانی معین برآورده سازد . توجه داشته باشیم که این تولیدکننده است که ارزش را میآفریند .
در این اصل دو موضوع بایستی موردتوجه قرار گیرد ؛ یکی محصولات معینی است که تولیدکننده منتظر است تا مصرفکنندگان معینی ، در ازای قیمت معینی آنها را خریداری کنند تا سبب چرخش کسب و کار شرکت باشد و دیگری نحوه اصلاح عملیات تولید و کیفیت تحویل این محصولات است به گونهای که بطور پیوسته از هزینههای اصلی آنها کاسته شود . از این رو ، تفکر ناب باید با تلاشی آگاهانه آغاز شود برای تعریف دقیق ارزش در چهارچوب محصولاتی معین که واجد قابلیتهای معینی هستند و در ازای بهایی معین ارائه میشوند که حاصل برقراری گفتگو با مشتریان معین است .
بنگاههای اقتصادی ناب پیوسته باید همراه با گروههای محصول خود ، به بازنگری مستمر ارزش بپردازند و همواره از خود بپرسند که آیا بهترین تعریف را برای آن یافتهاند ؟ ضرورت بسیار دارد که تولید کنندگان به تعریف مجدد ارزش بپردازند چرا که این امر کلید دستیابی به خریداران بیشتر است و توانایی یافتن خریداران بیشتر و فروش سریعتر ، اهمیت بسیاری برای موفقیت در تفکر ناب دارد . سازمانهای ناب در این صورت ، خواهند توانست مقادیر قابل توجهی از منابع و ذخایر خود را آزاد کنند .
عنصر نهایی در تعریف ارزش ، هزینه هدف است . وقتی محصول تعریف میشود ، مهمترین وظیفه در امر تعیین ارزش ، آن است که بر اساس مقدار منابع و نیروی موردنیاز برای ساخت محصولی که واجد مشخصات و قابلیتهای معینی است هزینه هدف تعیین شود ، بشرط آنکه اتلاف(Muda) مشهود و موجود در فرایند حذف شده باشد .
بنگاههای اقتصادی ناب مجموعه قیمتها و مشخصههایی را که توسط شرکتهای معمول و متعارف به خریداران پیشنهاد میشود ، بررسی میکنند و سپس میپرسند از طریق کاربرد شیوههای ناب ، چه مقدار از هزینهها قابل کاهش است و آنها در واقع میپرسند که هزینه بدون مودای (Muda Free Cost) این محصول ، وقتی که گامهای غیرضروری حذف شوند و ارزش به حرکت درآید ، چقدر خواهد بود ؟ چنین هزینه هدفی به طور قطع ، بسیار پایینتر از هزینههایی است که رقبا متحمل میشوند . کوتاه سخن اینکه تعیین درست ارزش ، نخستین گام در راستای تفکر ناب است و راهی که به تهیه کالا یا خدمات اشتباه میانجامد همانا اتلاف (Muda) است .
اصل دوم - شناسایی جریان ارزش (Value Stream)
جریان ارزش مجموعهایی است از کلیه اعمال ضروری برای یک محصول معین ، این موضوع شامل همه فرایندهای تولید محصولات و خدمات یعنی از انگاره تا ورود محصول و خدمات به بازار را دربر میگیرد . شناسایی کل جریان ارزش برای هر محصول معین و گاهی برای خانواده هر محصول گام بعدی تفکر ناب است . به این طریق وجود حجم بسیار زیاد اتلاف (Muda) در سازمان برملا می گردد .
نقشه جریان ارزش همه اعمال لازم برای طراحی ، سفارش و ساخت یک محصول معین را شناسایی می کند ، تجزیهوتحلیل جریان ارزش ، نشان میدهد که در طول جریان ارزش سه نوع فعالیت صورت میگیرد :
1- فعالیتهایی که معلوم میشود آشکارا ارزشآفرینند .
2- فعالیتهایی که معلوم میشود ارزشآفرین نیستند ولی بدلیل دانش فنی موجود و داراییهای تولیدی، اجتناب ناپذیرند . (مودای نوع اول)
3- فعالیتهای اضافی بسیاری که معلوم میشود هیچ ارزشی نمیآفرینند و بیدرنگ قابل حذف هستند. (مودای نوع دوم)
توجه داشته باشیم پس از تفکیک فعالیتهای سازمان به سه دسته فوق ، موداهای نوع دوم بیدرنگ میتوانند حذف شوند و راه برای رفتن به سوی رفع فعالیتهای باقیماندهای (مودای نوع اول) که ارزشآفرین نیستند هموار خواهد شد.
اصل سوم - ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow)
هنگامی که ارزش به طور دقیق تعیین میشود و بنگاه اقتصادی ناب جریان ارزش یک محصول معین را نقشهبرداری کرده و گامهای پر اتلاف حذف میشوند ، آنگاه نوبت گام بعدی تفکر ناب فرا میرسد که همانا به حرکت درآوردن گامهای ارزشآفرین است . حرکت (Flow) عبارتست از انجام وظایف بطور پیش رونده در طول جریان ارزش به گونهای که یک محصول بدون توقف ، بدون ضایعات و بدون پسروی ، از طراحی به بازار ، از سفارش به تحویل و از مواد خام به دست خریدار برسد . برای دستیابی به این منظور ، وقتی ارزش تعریف شد و کل جریان ارزش مشخص شد ، نخستین گام ، توجه بر یک هدف واقعی است ؛ یعنی تمرکز بر یک طرح معین ، یک سفارش معین ، خود محصول و پیش چشم داشتن آن از آغاز تا پایان . گام دوم نادیده گرفتن مرزهای سنتی مشاغل ، مسیرهای شغلی ، کارکردها و شرکتهاست تا بنگاه اقتصادی ناب شکل گیرد ، پدیده ای که میتواند همه موانع موجود بر سر راه حرکت پیوسته محصول معین را از میان بردارد . سومین گام ، بازاندیشی وظایف معین و ابزارآلات است، به این منظور که هرگونه پسروی و وقفه از بین برود و طراحی ، سفارش و تولید یک محصول معین بتواند پیوسته پیش برود .