قهر و لطف در دفتر اول و دوم و سوم مثنوی معنوی مولانا WORD

فهرست مطالب

 مقدمه. 1

پی نوشت ها. 3

فصل اول کلیات تحقیق

1-1. بیان مسأله. 5

1-2. تاریخچه موضوع. 5

1-3. ضرورت، اهداف و اهمیت موضوع. 5

1-4. پرسش های تحقیق و فرضیه ها. 7

1-5. روش تحقیق. 7

1-6. مروری بر پیشینه تحقیق. 7

1-7. فایده تحقیق. 7

پی نوشت ها. 9

فصل دوم شرح احوال و آثار مولانا

2-1. احوال و آثار مولانا. 11

2-2. آثار مولانا. 12

2-2-1.آثار منظوم. 12

2-2-2.آثار منثور. 13

2-3. مثنوی و جایگاه والای آن در بین متون عرفانی. 13

2-4. تاثیرات مولانا در غرب و شرق. 17

پی نوشت ها. 26

فصل سوم- تعاریف

3-1. درآمدی بر لطف و قهر. 28

3-2. تعریف لغوی و اصطلاحی لطف. 29

3-2-1-ویژگی های لطف خداوند. 30

3-2-2. لطف عام و لطف خاص. 35

3-2-2-1. لطف عام. 36

3-3. تعریف لغوی و اصطلاحی قهر. 38

3-3-1. ویژگیهای قهر خدا. 40

3-4. تشخیص لطف و قهر. 41

3-5. قهر و لطف با هم است. 43

3-5-1. لطف قهر نمای. 44

3-5-2. قهر لطف نمای. 46

3-6. سبقت لطف بر قهر. 48

3-7. مظاهر سبقت لطف بر قهر. 49

3-7-1. عفو فرشتگان. 49

3-7-2- آماده شدن انسان برای امتحان الهی. 49

3-7-3- پیروزی انبیاء. 50

3-7-4-توبة کافران. 50

3-8. فرق لطف حق با لطف خلق. 50

3-9. لطف و رحمت را از خدا باید آموخت. 51

3-10. چه اموری فقط با لطف حق انجام می شود؟. 52

- برطرف شدن پلیدی درون. 52

- فنای نفس. 52

- بینا شدن چشم بصیرت. 52

- ره یافتن مریدان به ژرفای سخن پیران. 53

- از بین رفتن سحر و جادو. 53

3-11 . فقط از خدا باید درخواست لطف کرد. 53

پی نوشت ها. 55

فصل چهارم-لطف وقهر در عرفان اسلامی

4-1. جایگاه قهر و لطف در عرفان. 60

4-2. صفات قهر و لطف از منظر عرفان اسلامی. 64

4-3. نظر عرفا در باب جلال و جمال. 66

4-4. صفات الهی از منظر کلامی (اشاعره، معتزله، شیعی). 75

4-4-1. صفات الله (جل جلاله). 75

4-4-2. صفات الهی از نظراشاعره. 77

4-4-3. صفات الهی از دید معتزله. 77

4-4-4. صفات خدا در کلام امامیه. 78

پی نوشت ها. 83

فصل پنجم-جلوه های لطف الهی در مثنوی

جلوه های لطف الهی در مثنوی ......................................................... 88

5-1 . آفرینش هستی. 88

5-2 . تداوم حیات. 89

5-3 . فراهم آوردن اسباب طبیعی که برای حیات مفید است. 91

5-3-1 . رزق و روزی. 91

5-3-2 . وجود و مهر مادر. 92

5-3-3 : شب. 92

5-3-4 . روز. 93

5-3-5 . آب. 93

5-3-6 . دریا. 94

5-3-7 . باد. 95

5-3-8 . بهار. 96

5-3-9 . همزیستی اضداد. 96

5-4 . وجود انبیا و صالحان. 97

5-5 . فرشتگان. 106

5-6 . توبه. 107

5-7 . تبدیل سیّئات به حسنات. 108

5-8 . تربیت و هدایت انسان. 109

5-9 . لطف خدا بر امّت پیامبر (ص). 111

5-10 . عقل و علم. 112

5-11 . صبر و احتساب. 113

5-12. امتحان الهی و سختی های زندگی. 114

5-13 . دعا. 117

5-14 . تسکین غم و از یاد بردن مصیبت. 118

5-15 . قبولی طاعات. 119

5-16 . بهشت. 119

5-17 . شفاعت. 120

5-18 . رؤیت. 121

پی نوشت ها. 123

فصل ششم-کمند لطف الهی در مثنوی

6-1 . آنچه که درهای لطف را بر انسان می گشاید. 128

6-1-1 . توحید. 128

6-1-2 . مبارزه با نفس. 128

6-1-3 . شکر نعمت. 130

6-1-4 . صبر و رضا. 131

6-1-5 . خشوع. 133

6-1-6 . توبه. 134

6-1-7. اعتراف به گناه و نقص. 135

6-1-8 . گریه و تضرّع. 136

6-1-9 . سخن های دقیق و مناسب. 139

6-1-10 . تسبیح و ذکر پاک حق. 139

6-1-11 . راستی یا خاموشی. 141

6-1-12 . به کارگیری اموال برای دین. 142

6-1-13 . همراهی با دیگران. 142

6-1-14 . کمک به دیگران. 143

6-1-15. قطع امید. 143

6-1-16. کوشش در راه معرفت. 143

6-1-17 . تقرّب جستن به درگاه الهی. 144

6-1-18. حیرانی در برابر معرفت خدا. 148

6-2. ثمره ی لطف حق. 148

6-3. نتایج دور بودن از لطف خدا. 149

6-4. موانع لطف و رحمت. 150

پی نوشت ها. 155

فصل هفتم-شراره های قهر در مثنوی

قهر الهی به چه صورتهائی بر انسان وارد می شود؟. 160

7-1. مظاهر طبیعی. 160

7-1-1. خزان. 160

7-1-2. باران. 161

7-1-3. خشکسالی. 161

7-1-4. بیماری. 161

7-1-5. آتش. 161

7-1-6. عذاب اقوام گذشته به وسیله ی عوامل طبیعی. 162

7-2. مبدَل شدن حس ها. 165

7-3. دیو و ابلیس. 167

7-4. آتش دوزخ. 168

پی نوشت ها. 169

فصل هشتم-ریسمان قهر از دیدگاه مولانا

8-1. آنچه که موجب قهر الهی می شود. 171

8-1-1. ادّعای خدایی کردن. 171

8-1-2. دوروئی. 172

8-1-3. عمل نکردن به وظایف بندگی. 173

8-1-4. نداشتن معرفت حقیقی. 173

8-1-5. بعضی از دعاها. 174

8-1-6. غرور بر دین. 175

8-1-7. لاف زدن. 175

8-1-8. ناسپاسی. 176

8-1-9. تکبر و خودخواهی. 176

8-1-10. تمسخر و غیبت. 177

8-1-11. تمارض. 178

8-1-12. حسد. 178

8-1-13. دوست نااهل. 178

8-1-14. شکستن سوگند.. 179

8-1-15. ظلم و شقاوت. 180

8-1-16. مدح شقی. 181

8-2. آثار و نتایج قهر الهی. 181

8-3. راه امان از قهر الهی. 182

- پیروی و دوستداری پیامبر (ص). 183

- فرو بردن خشم. 183

- مرگ اختیاری. 183

- تضرع و دعا. 184

- صدقه. 184

8-4. عتاب بر پیامبران. 184

پی نوشت ها. 187

فصل نهم-از نگاه مثنوی لطف یا قهر؟

9-1. عاشقم بر قهر و بر لطفش. 190

9-2. موارد دعا برای درخواست لطف الهی. 192

پی نوشت ها. 193

فصل دهم-گذری بر تشبیهها و استعاره‎های لطف و قهر در مثنوی

گذریبرتشبیه‎هاواستعاره‎ها. 194

پی نوشت ها. 203

نتیجه گیری و پیشنهادها

نتیجه گیری .......................................................................................... 205

پیشنهادها ............................................................................................ 207

 

منابع و ماخذ

فهرست منابع و مآخذ.......................................................................... 209

فهرست منابع غیر فارسی.................................................................... 215

فهرست مقالات.......................................................................................... 216

 مقدمه

واژه «لطف» در قران نیامده بلکه به صورت صفت مشبهه (لطیف) 7 بار در قران مذکور است. کلمه «لطف» که به نرمی در کار وکردار ورفق و بخشایش معنی شده است 1 در قران کریم به معانی مختلف همچون دین اسلام،2 ایمان،3 بهشت،4 باران،5 پیغامبری،6 نعمت،7 قران،8 روزی،9 خیر و نصرت،10 عافیت، 11دوستی،12 عیسی(ع)، 13 ومحمد(ص)، 14 معنی شده است. در همه­ی این معانی لطف و محبت و رحمت حق تعالی نمایان و آشکار است.

واژه « قهر » نیز در قران نیامده بلکه شش بار به صورت صیغه مبالغه (قهّار) در قران مذکور است. کلمه «قهر» که به معنی خشم کردن 15 آمده است و در قران کریم که به خداوند نسبت داده شده، همراه با لعنت و نفرین خداوند آمده است و بیشتر خشم خدا را بر کسانی که نا فرمانی او می کنند و از راه راست و درست دور می شوند، می رساند. چنانکه ملاحظه می شود بر پایه آنکه رحمت خداوند بر غضب او پیشی دارد که «سَبَقَتْ رَحْمَتی غضبی» ؛ «خداوند می فرماید: رحمت من برغضبم، پیشی دارد.» 16 دایره و مجال معانی لطف خداوندی فراخ تر و گشاد تر از قهر اوست از کلماتی که تقریباً مرادف با لطف و قهر به کار برده شده رحمت و غضب و رضا و سخط 17 است که آدمی می باید به هر دو خرسند و راضی باشد چنانکه مولانا فرموده است:

«عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد

 

وین عجب من عاشق این هر دو ضد»

(1/1570)

در این پایان نامه ویژگی های دو مفهوم لطف و قهر بیان شده است از جمله آنکه لطف خداوند هم چون سایر صفات او معلّل به اغراض نیست و به حد و شمار در نمی آید و بر همه یکسان افاضه می شود هر چند که بر حسب قابلیّت قابل، هر کس بنا بر العَطیَّاتُ عَلی حَبِ اَلقابلَّیات میزان محدودی را کسب می کند هم چون آبی که از آسمان فرو می ریزد و هر آبگیری به اندازه و قدر معلومی از آب برخوردار می شود چنانکه خداوند فرموده: «و انزَلنَا مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَالَت اودِیَهٌ بِقَدَرِها و مَا نُنزَّلُهُ الا بِقَدَر معلوم» «خدا از آسمان، آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد.» 18 بنابراین هر کس باید بکوشد تا ظرفیت خود را برای دریافت آب رحمت خداوند فراخ تر گرداند و هیچ کس هیچ گاه نباید از لطف حق مایوس و ناامید باشد. در مورد قهر باید گفت که خداوند هم در دنیا و هم در آخرت

 

خشم خود را آشکار می سازد و جهل و نادانی و غفلت مرحله ای از قهر خداوند است قهر و غضب گاهی آشکار و گاهی پنهان است قهر و لطف هر چند در یک کفّه اند ولی لطف بر قهر سبقت و پیشی دارد و بنده با تقرب به حق می تواند لطف خداوند را جلب کند و قهر او را از خود براند و برای جلب این لطف و دفع قهر او خداوند در توبه را برای بندگان خود باز گذاشته است.

ذوالنون مصری گوید: توبه دو نوع باشد: یکی توبه انابت، و دیگر توبه استجابت توبه انابت آن بود که بنده توبه کند از خوف عقوبت خدای عزوجل و توبه استجابت آن که توبه کند از شرم کرم خدای، عز و جل. توبه خوف از کشف جلال بود، و از آن، حیا از نظاره جمال. پس یکی در جلال از آتش خوف وی می سوزد و یکی اندر جمال از نور حیا می فروزد یکی از این دو سَکران بود و دیگری مدهوش. اهل حیا اصحاب سکر بوند و اهل خوف اصحاب صحو. 19

بسیاری از صفات الهی حق و مفاهیم اخلاقی بندگان که به نحوی مرتبط با لطف و قهر خداوند ست در پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است به ویژه مفاهیم دوگانه ای که مستقیم یا غیر مستقیم می تواند حاکی از مفاهیم لطف وقهر باشد، همچون دنیا وآخرت ،مرگ و زندگی، شب وروز ،بهشت و دوزخ، فرشته ودیو، تندرستی، بیماری و سعادت و شقاوت. در این رساله، اشارتی به مقام و روش علمی و عملی برخی از پیامبران الهی که واسطه میان حق و خلق و میانجی الطاف الهی اند شده و نیز سیرت اولیاالله به ویژه حضرت علی بن ابی طالب (ع) جای جای بیان گشته است.

بسیاری از آیات قران و احادیث پیغمبر و ائمه اطهار – علیهم السلام- به مناسبت، نقل و مطالب رساله به آنها مستظهر گردیده است.

 پی نوشت ها

1. دهخدا، علامه علی اکبر، لغت نامه [لطف] .[ل ُ ] (ع اِمص ، اِ) نرمی در کار و کردار.

2. سوره بقره، آیه 105.

3. سوره هود، آیه 28.

4. سوره آل عمران، آیه107 .

5. سوره روم، آیه 50.

6. سوره ص، آیه 9.

7. سوره نساء، آیه 113.

8. سوره نحل، آیه 89.

9. سوره اسرا، آیه 100.

10. سوره احزاب، آیه 17.

11. سوره زمر، آیه 38.

12. سوره حدید، آیه 27.

13. سوره مریم، آیه 21.

14. سوره انبیاء، آیه 107 .

15. لغت نامه دهخدا [قهر کردن] [ق َک َ دَ] (مص مرکب ) خشم کردن.

16. القاهری الشافعی، عبدالروف بن تاج العارفین علی المناوی، کنوز الحقایق، بمبئی، به نقل از: فروزانفر، احادیث مثنوی، صص152،89،26.

17. لغت نامه دهخدا [سخط] [ س َ خ َ ] (ع مص ) غضب گرفتن .

18. سوره رعد، آیه 17.

19. هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان الجلابی، کشف المحجوب، تصحیح استاد د-ژکوفسکی با مقدمه قاسم انصاری، چ دوم،1371، صص386-385.

 

 فصل اول:

کلیات تحقیق

 1-1. بیان مسأله

این پایان نامه بر آن است که ابتدا به معانی لغوی و اصطلاحی واژه های « لطف» و «قهر» و ریشه یابی آنها بپردازد و چون این موضوع در اثر بی مانند مثنوی بررسی می گردد لازم است به شرح احوال و آثار مولانا این بزرگ مرد عرصه ادبیات عرفانی پرداخته شود و آنگاه آرای عرفای مشهور در این زمینه تا عصر مولوی نقل گردد، سپس سه دفتر اول مثنوی از این باب مورد بررسی قرار گرفته، آیات، احادیث و روایات مربوط به ابیات آورده شود و نظرات مولانا راجع‎به دو واژه لطف و قهر بررسی گردد و آن گاه نگاهی به ترکیباتی که با لطف و قهر همراه است افکنده شود.

1-2. تاریخچه موضوع

بحث از اسماء و صفات الهی، یکی از کهن‏ترین و مهمترین مباحث در تاریخ کلام اسلامی و نیز سایر ادیان الهی است. هرچند برخی از آیات قرآن منشاء پیدایش مسایلی جدّی در این باب گشت1 ولی به درستی روشن نیست که این موضوع از چه زمانی در میان متکلّمان مسلمان مطرح شده است؛ در عین حال این حقیقت مسلّم است که در قرن دوّم هجری جایگاه این بحث بدان پایه رسید که بعضی از متکلّمان موضوع علم کلام را اسما و صفات الهی دانسته‏اند. 2

بسیاری از ادیان بزرگ وجود خدا را مسلم و تردیدناپذیر دانسته به جای اثبات وجود او، به بررسی و شمارش صفاتش پرداخته‌اند. اهل معرفت، خداوند را از طریق اسماء و صفاتش می‌خوانند و از این طریق به خداوند تقرب پیدا می‌کنند.گروهی از ملحدان نیز با تکیه بر صفات و مورد اعتماد خدا باوران، از تناقض درونی مفهوم خدا سخن گفته، وجود خدایی با صفات آن‌چنانی را با وجود حوادث زیان باری چون سیل و زلزله که اصطلاحاً شرور نامیده می‌شوند ناسازگار پنداشته‌اند.

1-3. ضرورت، اهداف و اهمیت موضوع

گنجینه ادب فارسی ، مشحون به جواهراتی پرگهر از تمامی زیبایی های معنوی است که بی شک یکی از این زیبایی ها ، تجلی اسماء الله و صفات الهی است که بخصوص در ادبیات عرفانی جایگاه ویژه ای دارد . عرفان و ادبیات عرفانی دنیایی است از تجلیات پروردگار و از میان فراوان کتب عرفانی ،خورشید مثنوی معنوی ، بیش از 7۰۰ سال است که از گریبان عرفان شرق سربرکشیده و برکرانه قلب عشّاق تابیدن گرفته است و فسردگان هوی را گرمی عشق و وفا بخشیده است.از همان آغاز طلوع مثنوی، جانهای شیفته

 

در گریز از سرما و فسردگی دل، خود را به آفتاب رخشان کلام می‌سپردند، و چرخ زنان آهنگ خلوتگه خورشید می‌کردند. گر چه انبوه شیدایان مثنوی در سفر خود به آسمان، این دفتر معنوی را همچون راهنمایی روشن بر می‌گرفتند و هوایی می‌شدند، اما حقیقت آن است که این دفتر، به همان میزان که آسمانی است زمینی نیز هست . دریای پرگهر مثنوی معنوی، هزاران درّ ناسفته از صدف غیب بر ساحل ظهور به جلوه آورده و بر جویندگان حیات پاک نثار کرده است . این صحیفه جاودانه، بسیار نکته های ناگفته دارد که از بقعه اعلی به عشّاق این وادی، هبه می کند. مثنوی مولانا ، چکیده ای است از تمامی معارف نظری و تجربه های ایمانی و عرفانی بشر. پس می توان پله پله تا ملاقات حضرت دوست با این نردبان مستطاب فراز آمد .

در این پایان نامه سعی شده است با بهره گیری از این دریای پرگهر خواننده با لطف و قهر خداوند آشنا گردد.

آشنایی و اعتقاد به صفات الهی اثر تربیتی عجیبی دارد و زیر بنای ساختن صفات یک اجتماع سالم است . اعتقاد به وجود صانع بدون شناسایی صفات او نمیتواند در وضع زندگی انسان ها اثر مثبت بگذارد ، حضرت علی (ع) در گرما گرم جنگ با معاویه سربازان خود را گرد آورد و همه را به جنگ با معاویه تشویق کرد و هنگامی که همه گرد آمدند شروع به سخنرانی نمود و سخنرانی خود را با صفات خدا آغاز کرد و سراسر این خطبه مربوط به شناسایی صفات خداست که حدیث شناس بزرگ شیعه مرحوم کلینی در کتاب اصول کافی نقل کرده است. 3

ما در طول روز خداوند متعال را هم ثنا می گوییم و هم تسبیح (نفی هر گونه نقص و صفت عدمی از ذات حق) می کنیم. ثنای الهی به صفات ثبوتی الهی اشاره دارد و تسبیح دلالت بر صفات سلبی دارد. آنگاه که او را ثنا می گوییم، اسماء حسنی و صفات کمالیه او را یاد می کنیم، و آنگاه که او را تسبیح می گوییم، او را از آنچه لایق او نیست منزه و مبرا می شماریم و در هر دو صورت، نیاز به شناخت این صفات داریم تا معرفت او را برای خودمان تثبیت می کنیم که همین امر سبب می گردد که در برابر او خضوع و خشوع نماییم به گونه ای که به خود اجازه ندهیم با اوامر الهی مخالفت نماییم.

بـایـد تـوجـه داشـت کـه حـتـى ایـمـان بـه خدا نیز که اعتقادى قلبى و باور به یافته هاست ، مترتّب بر شناخت بوده و پس از مرحله شناخت نظرى قرار دارد. بدین ترتیب ، ایمان را نیز مى توان از فوایدى دانست که بر شناخت مترتّب است.


خرید و دانلود قهر و لطف در دفتر اول و دوم و سوم مثنوی معنوی مولانا WORD

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.