7-1 تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه های تحقیق :2
فصل دوم:ادبیات ، پیشینه و مبانی نظری2
11-2 برخی از قانونمندی های قدرت2
15-2 نگرشی بر طبقه بندی منابع قدرت2
17-2 رابطه منابع قدرت و ویژگی های شخصیتی2
8-3 نحوه توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها2
چکیده فارسی
بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیت و منابع قدرت در مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیت و منابع قدرت در مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی است.
58 مدیر از ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی 2 ابزار این تحقیق را تکمیل کردند. 1- پرسشنامه مدل 5عاملی شخصیت (BFI, John et al., 1991) با 44 سوال ابعاد مختلف شخصیت شامل: برون گرایی، توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب را ارزیابی می کند. 2- پرسشنامه تعیین منابع قدرت مدیریت و رهبری(برداشت از خود) این پرسشنامه توسط دکتر پاول هرسی و نیت میردر مرکز مطالعات رهبری اسکاندید و کالیفرنیا طراحی شد. ثبات درونی پرسشنامهها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای MBI (R=0.80 و برای منابع قدرت (R=0.75) بود.اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری کالموگروف – اسمیرنوف تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری P≤0.05 تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که مدیران بیشتر از قدرت تخصص استفاده می کنند و بیشتر دارای شخصیت توافق پذیر هستند. همچنین نتایج نشان داد که بین منبع قدرت قانونی و شخصیت توافق پذیری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین منبع قدرت تخصص و شخصیت گشوده به تجارب ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد اما بین منبع قدرت تخصص و توافق پذیری ارتبای منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که یک ارتباط منفی و معناداری بین بین منبع قدرت اجبار و شخصیت توافق پذیر و گشوده وجود دارد. نتایج نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین منبع قدرت ارتباط با وظیفه شناسی، برونگرایی، توافق پذیری، و گشوده به تجارب وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت ومعناداری بین منبع قدرت اطلاعات و برونگرایی وجود داشت.
کلید واژه: شخصیت، منابع قدرت، مدیران ادارات ورزش و جوانان
1-1 مقدمه:
هرساله تحقیقات متعدد و بیشماری در کشورهای مختلف دنیا و در حوزه های مختلف رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، بخصوص مدیریت و برنامه ریزی تربیت بدنی انجام می شود. این تحقیقات گسترده دریچه های تازه ای از علوم رابر روی مرزهای ناشناخته این رشته گشوده است. کمیاب ترین منبع در دنیای امروزی استعداد رهبری است که قابلیت هدایت مستمر سازمانها به سمت برنده شدن در دنیای فردا را داشته باشد، افراد و سازمانهایی که موتور رهبری را می سازند و در توسعه رهبران سرمایه گذاری می کنند یک مزیت رقابتی پایدار دارند. سازمانها به این دلیل برنده هستند که رهبران توانمندی نه فقط در راس سازمان، بلکه در تمام سطوح دارند(طبائیان، 1383).
بدون تردید مدیریت موتور توسعه است، اما توسعه در کار گروهی و سازمانی است و به سامان رسیدن فعالیتهای گروهی و سازمانی مستلزم مدیریت اثربخش است. بدون شک همکاری با دیگران و نفوذ داشتن روی دیگران برای ادای مسئولیت و انجام وظایفی که به عهده مدیر است، امری لازم و ضروری است و این موضوعی است که به اثربخشی رهبری می انجامد(Huczynski,Andrzej,2000). واضح است که مدیران برای موثر بودن و اثربخشی به ابزارهای متفاوتی نیاز دارند و قدرت یکی از ابزارهای موثربودن مدیران است. در رهبری آنچه مهم است فرایند نفوذ و اعمال قدرت بر دیگران است. نفوذ بر دیگران از طریق ایجاد تصور قدرت صورت می گیرد و ایجاد تصور قدرت مستلزم دسترسی به منابع قدرت است(گریفین، 1374).
قدرت ویژگی اساسی نقش مدیر بوده است و زمینه اثربخشی او را در سازمان فراهم می کند و پدیده اجتناب ناپذیر در سازمان است که بعضی از مدیران به آن به عنوان پدیده ای منفی می نگرند(30). واقعیت این است که منفی و مثبت بودن قدرت به قضاوت و نوع کاربرد آن بستگی دارد، به گونه ای که اگر هدف از قدرت ، اهداف سازمانی باشد می تواند پدیده ای مثبت و کارکردی به شمار آید و اگر هدف دستیابی به اهداف شخصی باشد، مطمئنا پدیده ای منفی و زشت خواهد بود. علیرغم درک اهمیت نقش قدرت در تئوری و عمل مدیریت، هنوز هم دانش ما نسبت به آن محدود و گاهی مبهم است. این امر به علت عدم شناخت کافی نسبت به ماهیت موضوع قدرت و عوامل مرتبط با آن در سازمان می باشد. باوجود این ، چون قدرت نقش عمده ای در مراوده ها و روابط موجود در جریان زندگی سازمانی بازی می کند نمی توان از تاثیر آن در کنش های سازمانی به سادگی گذشت. منظور از منابع قدرت ، ابزارها و امکاناتی است که در اختیار مدیران قرار داده می شود تا بواسطه آن به اعمال قدرت و مدیریت بپردازند(هیکس، هربرت، گولت، 1388)
طی سالیان گذشته متخصصان روانشناسی اجتماعی توجه قابل ملاحظه ای به طبقه بندی منابع قدرت منعطئف داشته اند. شناخته ترین طبقه بندی که بیشترین تحقیقات نیز درباره آن انجام شده، طبقه بندی «فرنچ و ریون[1]» می باشد. آنان قدرت را به پنج نوع تقسیم کرده اند که عبارتند از قدرت قانون، قدرت پاداش، قدرت اجباری، قدرت مرجعیت، و قدرت تخصص. بعد از مدتی ریون با همکاری کروگلانسکی[2] قدرت اطلاعات را به عنوان ششمین وجه قدرت به تقسیمات فوق اضافه کردند.
چالز هندی مطرح می کند که موارد استفاده از انواع قدرت در نظریه فرنچ و ریون،کجاست ؟ او پاسخ می دهد که بسته به نوع سازمان ، قدرت غالبی که باید به کار رود متفاوت می باشد .او مثال می زند که در یک محیط زورمدار، قدرت تخصص کارایی کمی خواهد داشت و در محیطی که بر اساس همکاری استوار است، قدرت تخصص و قدرت کاریزما کارایی بیشتری خواهد داشت .در حالی که قدرت قانونی تاثیر چندانی نخواهد داشت. هندی اشاره می کند که به هر حال همیشه کار کردن با استفاده از چند منبع قدرت ، قطعا موثرتر و مفیدتر از تکیه بر یک قدرت است(نوربخش، 1382).
موفقیت یک مدیر تا اندازه زیادی به روش اعمال قدرت بستگی دارد.بنابراین نوع قدرت مورد استفاده توسط مدیران سازمانها دارای اهمیت است و مدیران باتوجه به ماهیت سازمان و اعمال ورفتار زیردستان و کارکنانشان از منبع قدرت متناسب برای نفوذ و اجرایی کردن دستورات خود استفاده کنند .به گفته رابینز نوع قدرت بکاربرده شده توسط افراد رابطه مستقیمی با ابعاد شخصیتی به کاربرده شده توسط آنها دارد، به طوریکه بعد شخصیتی افراد نوع منبع قدرت مورد استفاده توسط آنها را تاحدودی مشخص می کند (رابینز، 1382).
کارکنان سازمان ها از جنبه های مختلف رفتار و شرایط جسمانی ،با یکدیگر تفاوت هایی دارند. آشکارترین تفاوت های موجود بین کارکنان هر سازمان در خصوصیات بدنی آنها قابل مشاهده می باشد، اما جنبه های دیگر شخصیت فرد که پنهان هستند،هنگامی آشکار می شوند که از روش های خاص روانشناسی آنان را ارزیابی کنیم (ساعتچی، 1389).
ارزیابی شخصیت ، زمینه ی عمده ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است(50).امروزه ارزش شخصیت به عنوان یکی از پیش بینی کننده های عملکرد شغلی پذیرفته شده است. شخصیت هر فرد نقش مهمی در عملکرد شغلی اش دارد زیرا شخصیت هر فرد انگیزش و نگرش فرد را نسبت به یک شغل و شیوه ای که فرد به اقتضائات شغلی پاسخ می دهد مشخص می کند. مطالعه شخصیت سنت طولانی در علوم سازمانی دارد. پروین[3] (2010) معتقد است شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد(Perrewe, 2010). شاملو شخصیت را اینگونه تعریف می کند: مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا پایدار و مداوم که مجموعا یک شخص را از اشخاص دیگر متمایز می سازد(ساعتچی، 1389).
در بحث از شخصیت تاکید بر آن است که چگونه تفاوت های شخصیتی افراد در عملکرد و رفتار شغلی آنان اثر می گذارد(ساعتچی، 1389). در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است (قلی پور، 1388). با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ[4] معرفی شده،می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد(شمسایی و همکاران، 1388).
از آنجا که شناخت شخصیت کارکنان علاوه بر اینکه می تواند میزان ناحیه عمومی شخصیت های کاری سازمانی را (بین مدیر -کارمند ، کارمندان با یکدیگر و کارمندان با ارباب رجوع) افزایش دهد ،این پژوهش می تواند به مدیران سازمان ها کمک کند که بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد ،تصمیمات لازم در خصوص استخدام،انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشند و به این ترتیب می توانند باعث بهبود عملکرد و افزایش بازدهی سازمان شوند و همچنین با توجه به بعد شخصیتشان منبع قدرتی را انتخاب کنند که باعث افزایش بهره وری و بازدهی هرچه بیشتر سازمان شوند .
ارزیابی شخصیت، زمینهی عمدهی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است. شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد (Pervin, 2010).در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است. با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده، می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد (نیک بخشو همکاران، 1386). ابعاد 5عاملی شخصیت شامل برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب است.برون گرایی شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است.توافق پذیری، میزان توافق در اندیشه، احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد.
[1]-french and raven
[2]- Arie W. Kruglanski
[3]Pervin
[4]Goldberg