فصل اول:
مقدمه
1- سرطان از دیدگاه مولکولی
1-1- تاریخچه سرطان
سرطان بیماریی است که در آن قوانین اصولی عملکرد سلول بهم خورده است. رشد سلولهای سالم بطور دقیق و حساب شدهای تنظیم گردیده، اما سلولهای سرطانی بطور خودسرانه و مداوم تکثیر مییابند و در نهایت به بافت سالم حمله نموده و در اعمال آن دخالت مینمایند. در واقع سلولهای سرطانی از سازکارهای عادی تقسیم و رشد سلولها جدا میافتند. همانطور که در شکل (1-1) مشاهده می شود نشانه های سرطان در هر قسمت از بدن منحصر به فرد می باشد.
شکل (1-1): انواع مختلف سرطان در قسمتهای مختلف بدن. نشانه های سرطان در هر قسمت از بدن منحصر به فرد می باشد
خصوصیت بارز سلولهای سرطانی، ادامه تقسیم آنها و ایجاد سلولهای سرطانی متنوع می باشد، شکل (1-2). از آنجایی که سلولهای سرطانی هرگز سلولهای دختر سالم بوجود نمیآورند، این ناهنجاریها بطور پایداری در سطح سلول به ارث رسیده و این فرضیه را تأیید نموده که تغییرات ژنتیکی مسؤول ترانسفورماسیون (Transformation) سلول سالم و ایجاد سلولهای سرطانی میباشند [1 ، 2] .
شکل (1-2): جهش در ژن باعث ایجاد سلولهای ناسالم می شود که باعث توقف بیان ژنهای ترمیم کننده DNA می شود که این سلولها مستعد سرطانی شدن می باشند. خصوصیت بارز سلولهای سرطانی، ادامه تقسیم آنها و ایجاد سلولهای سرطانی متنوع می باشد.
بنابراین تصور میگردد که سرطان بیماری ژنتیکی در سطح سلولی است. هدف اصلی، شناسایی تغییرات ژنتیکی و چگونگی ارتباط این تغییرات ژنتیکی با فنوتیپ بدخیم سلول میباشد. نقش ژنتیک در سرطان، قبل از کشفیات Gregor Mendel بخاطر اهمیت آن بوسیله جراح فرانسوی به نام Pual Broca مشخص گردید [3] .
در سال 1890 اهمیت زیستی سرطان بوسیلة پاتولوژیست آلمانی Hansemann David Van تعیین شد. وی با مطالعة نمونههای سرطانی پیشنهاد نمود که وجود مکرر بینظمیهای میتوزی و هستهای در شروع و پیشرفت بدخیمی شرکت مینمایند. بعد از یک ربع قرن، تحقیقات وی و دیگران به صورت تئوری جهش سوماتیک در سال 1914 توسط Theodor Boveri در کتاب مشهورش ارائه شد. وی استدلال نمود که تغییر در محتوای ژنتیکی سلول سالم، منجر به بدخیم شدن آن میگردد [4 ، 5] .
برای مدت طولانی ایدة Boveri بخاطر مشکلات تکنیکی در نیمة اول قرن بیستم تست نگردید. از سال 1920 به بعد روشهای Squash & Smear به میزان قابل توجهی در پیشرفت سیتوژنتیک گیاهان سهیم بود و در حدود سال 1950 مادة ژنتیکی پستانداران با همان روشها مورد مطالعه قرار گرفت و هم زمان روشهای کشف بافت و کشف Colchicin با موفقیت انجام گرفت. در سال 1956 تعداد صحیح کروموزومها در انسان به وسیله Joe Hin Tjio Levan & Albert مشخص گردید و پس از آن سندرمهای کروموزومی شناخته شد [4] .
اولین موفقیت چشمگیر سیتوژنتیک سرطان، در سال 1960 کسب گردید.
Nowell & Hungerford مادة کاریوتیپی جدید به نام کروموزوم فیلادلفیا را در بیمارانی با لوکمیای میلوئید مزمن (CML) کشف نمودند که احتمالاً این موضوع تأییدی بر ایدة Boveri بود [4] .
بعد از سال 1970 تکنیکهای جدید با ابزارهای پیشرفته، تشخیص هر کدام از 23 جفت کروموزوم را که شامل همة ژنهای انسانی میباشد، امکان پذیر ساخت. مطالعات اولیة کروموزومها روی سلولهای بدخیم پستانداران مثل انسان بطور قوی نشان داد که تغییرات کروموزومی جزء لازم برای پیشرفت تومور میباشد [5] .
سرطان شامل همه انواع تومورهای بدخیم میشود که در پزشکی آنها را بیشتر بنام نئوپلاسم میشناسند.
احتمالاً بروز سرطان در سنین مختلف وجود دارد ولی احتمال بروز سرطان با افزایش سن زیاد میشود. سرطان باعث 13 درصد مرگهاست. بر طبق گزارش انجمن بهداشت آمریکا حدود 7 میلیون نفر بر اثر سرطان و در سال 2007 مردهاند.
سرطان تنها ویژة انسان نیست و همة جانوران و گیاهان نیز ممکن است به آن دچار شوند.
سرطان یکی از رایج ترین بیماریها در جهان در حال گسترش میباشد.
از هر چهار مرگ یکی به دلیل سرطان میباشد. سرطان ریه رایج ترین در مردان و سرطان پستان رایج ترین در زنان است.
امروزه بالای 100 فرم مختلف از سرطان وجود دارد.
1-2- سرطان (چنگار)
سرطان دومین علت شایع مرگ و میر پس از بیماریهای قلب و عروق است. این بیماری مرگ آور تمامی گروههای سنی را در برمیگیرد و اعضای مختلف و اندامهای گوناگون را درگیر میکند. به میزان رشد سنی افراد و میزان ابتلا به انواع سرطان نیز افزایش مییابد و در نتیجه هر چه افراد بیشتر عمر میکنند و تعداد بیشتری از آنها به این بیماری مبتلا میشوند. سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا را به صورت مهلک رنج میدهد و اطرافیان بیمار را دچار افسردگی و عوارض ناشی از آن میسازد، بار اقتصادی بسیار سنگینی را نیز به جامعه تحمیل مینماید.
سلولهای سرطانی را با سه ویژگی توصیف میکنند :
1) کاهش یا فقدان کنترل رشد
2) تهاجم به بافتهای اطراف
3) گسترش یا متاستاز به قسمتهای دیگر بدن
کنترل رشد در سلولهای تومور خوش خیم نیز کاهش مییابد، اما این سلولها به بافتهای اطراف تهاجم نمیکنند و به قسمتهای دیگر بدن گسترش نمییابند. سلولهای سرطانی بدخیم بدون توجه به تدابیر کنترل طبیعی رشد و تحریکات تنظیم کننده، پی در پی تقسیم میشوند و از این رو برای تأمین انرژی و مواد مورد نیاز خود با سلولهای طبیعی رقابت دارند و به دلیل عملکرد خودسرانه خود بدون توجه به محیط و شرایط تغذیه ای میزبان، پی در پی تقسیم شده، به افزایش ادامه میدهند [6] .
1-2-1- ژن سرطانزا (Oncogen)
ژنهای سرطانزا ژنهای تغییر یافتهای هستند که در حالت عادی پروتئینهایی را که در کنترل رشد و تکثیر سلولها نقش دارند، بیان میکنند. این ژنها در حالت عادی پروتوانکوژن نامیده میشوند، شکل (1-3)، ولی در صورت بروز جهش در پروتوانکوژنها آنها به انکوژنها تبدیل میشوند.
انکوژنها باعث بروز سرطان میشوند.جهشهایی که پروتوانکوژنها را به انکوژنها تبدیل میکنند، اغلب باعث بیان بیش از حد فاکتورهای کنترلی، افزایش تعداد ژنهای کدکننده آنها و یا تغییر فاکتورهای کنترلی بصورتی که فعالیت فاکتورها، افزایش یابد و یا نیمه عمر آنها در سلول زیاد شود میگردد. ابتدا انکوژنها در ویروسها کشف شدند که انکوژنهای ویروسی نامیده میشوند. به واسطه جهش در پروموتو پروتوانکوژنها آنها به انکوژن فعال تبدیل شده و بیان آنها زیاد شده، تکثیر سلولها افزایش یافته و تومور ایجاد میشود.
شکل (1-3): ژنهای سرطانزا ژنهای تغییر یافتهای هستند که در حالت عادی پروتوانکوژن نامیده میشوند و در صورت بروز جهش به انکوژنها تبدیل میشوند و باعث ایجاد سرطان می شوند و در نتیجه تکثیر سلولها افزایش یافته و تومور ایجاد میشود.
داستان آنکوژن در سال 1910 آغاز گردید، وقتی که Peyton Rous نشان داد که ویروس میتواند سبب سارکوما در جوجه شود [7] .تئوری سلولی آنکوژن در ابتدا بوسیله Todaro و Huebner در سال 1969 پیشنهاد شد و در سال 1972 Stehelin و Varms و Bishop فرضیة آنکوژنی این دو محقق را تأیید نموده و نتیجه گرفتند که رتروویروسها در اثر حمله به سلولهای مهره داران، پس از بیرون آمدن از این سلولها، حامل آنکوژن شدهاند [7 ، 8] .
اگرچه بسیاری از دانش اولیة ما در مورد آنکوژنها از مطالعات رتروویروسها نتیجه شده، اما تصور نمیشود تومورهای انسانی بجز چند مورد در ارتباط با عفونتهای ویروسی باشند.
1-2-2- علتهای محیطی
بسیاری از مشاهدات اپیدمیولوژیکی و آزمایشگاهی از این ایدة عمومی حمایت مینمایند که 90-80 درصد سرطانها از تماس طولانی مدت با عوامل شیمیایی و فیزیکی با پتانسیل جهشزا ایجاد میگردند. تاریخچة آنکولوژی پر از ارتباطاتی بین سرطان و روش زندگی، عادات و رسوم، رژیم غذایی، شغل و محل زندگی میباشد که اشاره به انواع فاکتورهای سرطانزا مینماید [9 ، 10]
200 سال پیش یک جراح انگلیسی Pereval Poott علت محیطی و شاید شغلی سرطان را شناسایی نمود. سرطان مورد نظر سرطان Scrotum نام داشت که در میان پاک کنندههای دودکش مشاهده میگردید [11] . مثالهای دیگر شامل کارسینومای مثانه در میانه کارگران کارخانهای که در معرض رادیوم، آمینهای آروماتیک و نیتروزامینها بودند، لوکمیای میلوئید در میان رادیولوژیستها، سرطان ریه و حنجره و دهان در میان افرادی که تنباکو مصرف میکردند، میباشد [10] .
در تحقیقات به عمل آمده از افراد بومی و مهاجر برای تعیین میزان وقوع سرطان، محیطی که فرد اکثر زندگی خود را در آن میگذراند، دارای اهمیت بیشتری در مقایسه با منشاء نژادی و جغرافیایی میباشد [10] .
اختلاف بسیار زیاد میزان وقوع سرطان، در ملیتهای با رژیم غذایی و عادات و رسوم فرهنگی و اجتماعی مختلف، نشان دهندة اثر فاکتورهای محیطی در اتیولوژی بسیاری از سرطانهای متداول میباشد و احتمالاً اکثر سرطانها نتیجهای از اندرکنش متغیر تأثیرات محیطی روی افراد مستعد میباشد [9 ، 11] .
1-2-3- عوامل فیزیکی، شیمایی و زیست شناختی سرطان
عوامل ایجاد کننده سرطان را به سه گروه اصلی تقسیم میکنند :
1) انرژی تابشی
2) ترکیبات شیمیایی
3) ویروسها
1-2-3-1- انرژی تابشی
اشعه مافوق بنفش، اشعة آلفا و اشعة گاما جهشزا و سرطانزا هستند. تابش اشعه ماورای بنفش ممکن است موجب ایجاد دیمرهای پیریمیدینی شود، تخریب DNA احتمالاً مکانیسم پایه سرطانزایی انرژی تابشی است، شکل (1-4) [12] .
شکل (1-4): اشعه مافوق بنفش، اشعة آلفا و اشعة گاما جهشزا می باشند ودر نتیجه ایجاد سرطان می کنند. در واقع اشعه پس از برخورد به محیط سلول بواسطه آب زیاد در داخل سلول بواسطه یونیزاسیون ایجاد رادیکالهای آزاد هیدروژن و اکسیزن می کند. ابن رادیکالهای آزاد باعث حمله به DNA و ابجاد شکستگی در DNA می شوند.
1-2-3-2- ترکیبات شیمیایی
بسیاری از ترکیبات شیمیایی مختلف سرطانزا هستند. تخمین میزنند که عوامل محیطی (عمدتاً مواد شیمیایی) علت ایجاد تقریباً 80 درصد از سرطانهای انسان باشند. عواملی که موجب قرار گرفتن انسان در معرض این ترکیبات میشوند عبارتند از : شغل افراد (مثلاً بنزن، آزبست)، رژیم غذایی (مثلاً آفلاتوکسین 1B، که قارچ آسپرژیلوس فلاووس آن را تولید میکند، این ترکیب شیمیایی گاهی موجب آلودگی بادام زمینی و مواد غذایی دیگر میشود) یا شیوه زندگی افراد (مثلاً سیگار کشیدن) یا عوامل دیگر (مثلاً برخی از داروها میتوانند سرطانزا باشند). برخی از ترکیبات مهم شیمیایی سرطان زا در جدول 1-1 ذکر گردیده است [13].
جدول 1-1- چند ترکیب شیمیایی سرطان زا
دسته |
ترکیب |
هیدروکربنهای چند حلقهای آروماتیک |
بنزوآلفاپیرن، دی متیل بنزا نتراکن |
آمینهای آروماتیک |
1- استیل آمینوفلورن، N- متیل -4_ آمینوآزوبنزن MAB |
نیتروزآمینها |
دی متیل نیتروزآمین، دی اتیل نیتروزآمین |
داروهای مختلف |
عوامل آلکیله کننده (مثل سیکلوفسفامید)، دی اتیل استیل بسترول |
ترکیبات طبیعی |
داکتینومایسین، آفلاتوکسین 1B |
ترکیبات آلی |
آرسینیک، آزبستور، بریلیوم، کادمیم، کروم |
هم انرژی تابشی و هم مواد شیمیایی سرطان زا به DNA آسیب میرسانند و میتوانند موجب ایجاد جهش در DNA بشوند، شکل (1-5). بسیاری از انواع سلولهای توموری دارای کروموزومهای غیرطبیعی هستند. میتوان با آزمونهای ترانسفکسیون [1] نشان داد که DNA خالص (انکوژن ها) سلولهای سرطانی میتواند موجب تغییر شکل سلولهای طبیعی به سلولهای بالقوه سرطانی شود. تعدادی ژن جداسازی شدهاند که استعداد ابتلا به سرطان را افزایش میدهند. با توجه به این عوامل اپی ژنتیک (مثلاً متیلاسیون DNA) نیز ممکن است در ایجاد سرطان نقش داشته باشند [14 ، 15] .
شکل (1-5): مواد شیمیایی جهشزا می باشند ودر نتیجه ایجاد سرطان می کنند. در واقع این ترکیبات با DNA از طریق بازها، قند ها، فسفات ها برهم کنش می کنند و باعث تغییر ساختار DNA میشوند
1-2-3-3- نقش انواعی از ویروس های DNA دار و RNA دار در بروز سرطان
ویروسهای انکوژن دارای DNA یا RNA به عنوان ژنوم خود هستند. اگر چه پولیوماویروس و ویروسهای SV40 در روند ایجاد تومورها در انسان شرکت نمیکنند، این ویروسها نقش مهمی در پیدایش نظریات رایج درباره انکوژن بودن ویروسها داشتهاند. هر دوی این ویروسها کوچک هستند (طول ژنوم آنها تقریباً معادل kb5 است) و ژنوم حلقوی آنها تنها حدود 5 یا 6 نوع پروتئین را کد میکند. در برخی از شرایط، آلودگی انواع خاصی از سلولها به این ویروسها میتوانند موجب تغییر شکل آنها به سلولهای بدخیم شود. این امر مستلزم وجود پروتئینهای ویروسی مخصوصی است. در مورد ویروس SV40 این پروتئینها (اغلب آنها را آنتی ژن مینامند، زیرا آنها را با روشهای ایمونولوژیک کشف کردهاند) به پروتئینهای T و t معروفند. (اطلاق حرف T به این پروتئینها به دلیل وجود این واقعیت است، که اولین بار این نوع پروتئینها را در یک تومور کشف کردهاند). چگونگی تغییر شکل[2] سلولهای طبیعی به سلولهای بدخیم (توسط این پروتئینها) هنوز تحت تحقیق است، آنتی ژنهای T به سختی به DNA متصل میگردند و موجب ایجاد تغییر در روند بیان ژن میشوند. گویا این پروتئینها با یکدیگر همکاری دارند، بنابراین میتوان فرض کرد که تغییر شکل سلولی مستلزم تغییر بیش از یک واکنش یا فرآیند است. برخی از انواع آدنوویروسها موجب تغییر شکل انواع خاصی از سلولهای جانوری میشوند. از آنجایی که ویروس اپشتین بار با لنفوم بورکیت و کارسینوم نازوفارنکس ارتباط دارد، محققین علاقه زیادی به بررسی آن دارند. ویروس هپاتیت B ممکن است با برخی از موارد سرطان کبد در انسانها ارتباط داشته باشد. در ادامه در جدول 1-2 به چند ویروس تومورزا اشاره گردیده است [16] .
جدول 1-2- چند ویروس تومورزای مهم
دسته |
اعضا |
ویروسهای DNA دار پاپووا ویروس |
پولیوماویروس، ویروس SV40 پاپیلوماویروسهای انسانی (نظیر HPV-16) |
آدنوویروس |
آدنوویروسهای 12 و 18 و 31 |
هرپس ویروس |
ویروس اپشتین بار |
هپادنا ویروس |
ویروس هپاتیت B |
ویروسهای RNA دار رتروویروس نوع C رتروویروس نوع B |
ویروسهای سارکوم و لوسمی موش – ویروسهای سارکوم و لوسمی مرغ – ویروسهای لوسمی سلول T انسان نوع (1 و 2) |
1-3- بدخیمی سلولهای توموری
پس از تبدیل یک سلول به سلول توموری، ساختار و عملکرد اخلاف آن ثابت باقی نمیماند در عوض میزان بدخیمی آنها افزایش مییابد، مواردی که نشان دهندة این امر هستند عبارتند از : افزایش غیرطبیعی کاریو تایپ، افزایش سرعت رشد و افزایش تمایل به تهاجم و متاستاز. به نظر میرسد، که پدیدة مهم پیشرفت نشان دهندة ناپایداری ژنوم سلولهای توموری است. محتمل به نظر می رسد که ایجاد جهش در ژنهای مخصوص ترمیم DNA در این پدیده دخالت داشته باشد و فنوتیپ جهش کنندهای را به وجود آورد. فعال ساختن تعداد بیشتری از انکوژنها نیز ممکن است در این پدیده دخالت داشته باشند. سلولهای دارای سرعت رشد بالا، بیشتر در معرض این پدیده هستند. مهم آنست که ویژگیهای بیوشیمیایی سلولهای جدیداً تغییر شکل یافته، از ویژگیهای بیوشیمیایی سلولهای با رشد سریع (سلولهای توموری بسیار بدخیم) متمایز گردد. ویژگیهای بیوشیمیایی سلولهای جدیداً تغییر شکل یافته صرف نظر از ایجاد تغییرات مهمی که به سرطان منجر میشود (نظیر فعال شدن یک یا چند انکوژن) و تغییراتی که به طور کلی با تغییر شکل سلول ارتباط دارند، تفاوت ناچیزی با ویژگیهای بیوشیمیایی سلولهای طبیعی دارد. با بررسی این سلولها میتوان تغییرات بیوشیمیایی مهمی را که به تغییر شکل سلول منجر میشوند، آشکار کرد. ویژگیهای بیوشیمیایی سلولهای بدخیم ممکن است بسیار متفاوت از ویژگیهای بیوشیمیایی دیگر در این سلولها ایجاد میشود، که برخی از آنها ثانوی به رشد سریع سلول و سایر آنها احتمالاً ناشی از ناپایداری کروموزومی هستند. تغییرات ایجاد شده در این سلولهای دارای رشد عبارتند از به حداکثر رسیدن سرعت فرآیندهای آنابولیک دخیل در رشد سلول (نظیر سنتز DNA و RNA)، توقف اعمال کاتابولیک (نظیر متابولیسم پیریمیدین ها) و انجام نگرفتن اعمال تمایز یافتهای که اجداد طبیعی این سلولها آنها را انجام میدادهاند. به عبارت دیگر این سلولها تقریباً فقط متوجه رشد خود هستند. در این سلولها تغییرات بیوشیمیایی نیز بوجود میآید که نشان دهنده تغییر در روند تنظیم ژن نظیر سنتز انواع خاصی از پروتئینهای جنینی (که برخی از آنها را میتوان به عنوان شاخصهای تومور به کار برد) و نامناسب بودن تولید عوامل رشد و یا هورمون هاست [17] .
1-3-1- متاستاز خطرناک ترین ویژگی سلولهای توموری
متاستاز عبارت است از گسترش سلولهای سرطانی از محل ابتدایی پیدایش آنها به بافتهای دیگری که این سلولها در آنجا به صورت تومورهای ثانویه رشد میکنند. متاستاز مشکل اصلی بیماری سرطان است، شکل (1-6).
(1-6 ): متاستاز: ( Metastasis) به مهاجرت سلولهای سرطانیاز یک بافت به بافت دیگر، گفته میشود.در برخی از سلولهای توموریتعداد اندکی از خصوصیات سلول اولیه تغییر میکند و سلول توموری هنوز کم و بیش شبیه سلول اولیهای که از آن منشأ گرفته میباشد. تومورهایی که در اثر این سلولها پدید میآیند تومورهای خوشخیم نامیده میشود. تومورهای خوشخیم، گسترش محدودی دارند و تومور، فقط در همان محل سلول اولیه مشاهده میشود.اما در برخی از سلولهای توموری در اثر جهشهای بیشتر، اغلب خصوصیات سلول اولیه تغییر میکند. این سلولها پروتئینهاییرا بیان میکنند که در حالت عادی در سلولهای نرمال، بیان نمیشوند. همچنین در این سلولها از بیان برخی از پروتئینها، جلوگیری میشود. این تغییرات در بیان پروتئینهای سلولی باعث میشود سلول سرطانی، ارتباط خود را با سلولهای مجاور از دست دهد و با تجزیه ماتریس بینسلولی، از محل اولیه خود مهاجرت کرده و به محل دیگری برود و در آنجا نیز باعث ایجاد تومور شود. به عمل مهاجرت سلولهای سرطانی از محل اولیه به محلی دیگر، متاستاز، و به این نوع تومورها، تومورهای متاستاتیک گفته میشود.
بررسی متاستاز در انسان کاری پیچیده است و آگاهی ما از اساس بیوشیمیایی آن ناچیز است. به دلیل آنکه متاستاز نشان دهنده وجود نقص در برهم کنش سلول به سلول است، توجیه بسیاری به مقایسه بیوشیمی سطح سلولهای طبیعی و بدخیم متمرکز شده است. ایجاد تغییرات زیادی را در سطح سلولهای بدخیم اثبات کردهاند. اما تمامی آنها به طور مستقیم به مسئله متاستاز مربوط نیستند. اکنون تحقیقات زیادی را به ایجاد سیستمهای مدل حیوانی مناسب برای بررسی متاستاز اختصاص دادهاند. بررسیهای زیادی را نیز برای کشف نقشهای احتمالی برخی از انواع آنزیمهای پروتئاز (نظیر آنزیم کلاژناز نوع 4) و انواع خاصی از گلیکو پروتئینها و گلیکواسفنگو لیپیدهای سطح سلول در پدیدة متاستاز انجام میدهند. به عنوان مثال ممکن است ایجاد تغییراتی در زنجیرههای الیگوساکاریدی گلیکو پروتئینهای سلول (ثانوی به تغییر فعالیت انواع خاصی از آنزیمهای گلیکو پروتئین گلیکوزیل ترانسفراز) نقش مهمی در وقوع پدیده متاستاز داشته باشد. تغییرات ایجاد شده در پروتئینهای دخیل در امر اتصال سلول به بافت و سلول به سلول (نظیر مولکولهای اینتگرین و کادرین و سایر مولکولهای چسبنده سلولهای عصبی وN – CAMS) نیز یکی از مقولههایی است که به طور فعال درباره آن تحقیق میکند. با کشف مکانیسمهای بیوشیمیایی در پدیده متاستاز براساس آنها درمانهای ضد سرطان موثرتری ابداع نمود [18 ، 19] .
1-4- استراتژی درمان سرطان
در درمان سرطان برای پزشک چهار وسیله وجود دارد. جراحی- رادیوتراپی- شیمی درمانی- ایمونوتراپی.
1-4-1- جراحی: درمان با جراحی بهترین درمان سرطان است، زیرا بیمار را از بیماریش جدا میسازد.مهمترین اندیکاسیون درمان جراحی در بیماری هائی است که موضعی است ولی برداشتن ناکامل یک تومور غیرقابل عمل(Inoperable) مقدار کل تومور را کم میکند و کمک بزرگی برای درمان بقیه تومور است.
نقش جراحی در درمان سرطان عبارتست از:
- بیوپسی تا تشخیص سرطان بتوسط آسیب شناس داده شود.
- جلوگیری از سرطان، با برداشتن ضایعاتی که بعدا سرطانی میشوند.
- برداشتن تومورهای موضعی( درمان قطعی).
- برداشتن مقداری از تومور تا آنجا که ممکن است تا حجم سلول سرطانی کاهش میابد.
- برداشتن متاستازها در تومورهای توپرکه گاهی بدرمان قطعی کمک میکند.
- جلوگیری از خونریزی، انسداد، زخم شدن و درد.
- برداشتن بعضی غدد دیگر برای اثرات هورمونی آنها.
تکنیکهای جراحی خاص نیز گاهی مفید است مانند تزریق داخل حفره ها (Infusion) تزریق داخل مجاری (Perfusion ) از بین بردن بافت با دارو( Chemosurgery)، از بین بردن بافت سرطانی با سرما (Cryotherapy) ، سوزاندن ( Cautery) و استفاده از اشعه لیزر(Laser). در بسیاری از تومورها در اولین مراحل آن درمان جراحی قطعی است و بعضی از آنها را میتوان به کمک رادیوتراپی نیز درمان قطعی نمود و یا آنکه از رادیوتراپی و شیمی درمانی برای از بین بردن بقایای تومور استفاده کرد. سرطانهای زیر بطور عمده باید اول جراحی شوند، اگرچه روشهای جدید کمتر جراحی را پیشنهاد میکند:
_ پستان، ریه، قسمت تحتانی مری، معده، روده کوچک، قولون، رکتوم، پانکراس، تخمدان، آندومتر، دهانه زهدان( درجه صفر "In situ" و درجه یک). فرج vulva، مهبل، کلیه، مثانه، پروستات، پوست، چشم، غدد بزاقی، لب ، زبان، حنجره، تیروئید، ملانوم بدخیم، سارکم های نسج نرم بدن و استخوان و مغز.
1-4-2- رادیوتراپی: رادیوتراپی با اشعه یونیزه کننده خود سلول را میکشد. همه نسوج به رادیوتراپی حساس هستند ولی سلولهای سرطانی حساسیت بیشتری دارند. رادیوتراپی در درمان تومورهای موضعی که حساس هستند، بکار میرود. البته بعضی از تومورهای موضعی با جراحی و یا رادیوتراپی یکسان درمان میشوند و انتخاب روش درمان باید برحسب تجربه، قابل دسترس بودن، زمان،هزینه درمان، نتایج بدست آمده از نظر عمل عضو پس از درمان، سن و وضع عمومی بیماران ارزیابی شود. رادیوتراپی در درمان سرطانهائی که حساس هستند، برای درمان قطعی بکار رفته است. رادیوتراپی میتواند به کمک جراحی بعضی تومورها را بهبود دائم بخشد و یا برای کم کردن حجم تومور در آن دسته از تومورها که حساس هستند بکار رود. تسکین درد، جلوگیری از انسداد یا شکستگی یا کم کردن فشار داخل مغز نیز از کمک های رادیوتراپی است. گاهی اوقات نیز رادیوتراپی برای توموری که قابل عمل نیست بکار میرود تا تومور بعد از رادیوتراپی قابل جراحی باشد. تومورهائی که بوسیله رادیوتراپی درمان قطعی میشوند، عبارتند از:
1- تومورهائی که شدیدا به رادیوتراپی حساس هستند: سمینوم Seminoma، دیسژرمینوم Disgerminoma تخمدان، تومور ویلمز( اغلب شیمی درمانی نیز بکار میرود)، این سه تومور از بافتهای جنینی ایجاد میشوند. تومورهای بافت های رتیکولوآندوتلیال هوچیکن، لنفوسارکم و سارکم یوئینگ ورتیکولوسارکم استخوان نیز بسیار حساسند و اغلب در درمان قطعی آنها شیمی درمانی نیز اضافه میشود. تومورهای بافت عصبی مانند نوروبلاستوم و رتینوبلاستم نیز بسیار حساسند.
2- تومورهائی که بطور متوسط حساس به رادیوتراپی هستند و اغلب با رادیوتراپی درمان قطعی نمیشوند و جراحی نیز در بسیاری از آنها به اندازه رادیوتراپی مفید است عبارتند از : مری دو سوم فوقانی، مقعد، دهانه زهدان، مهبل،مثانه، اورتر (Urthera) آلت، پروستات، حنجره،( بطور محدود) آدنوم هیپوفیز، مدولوبلاستمMedulloblastom ساقه مغز Brain Stem و رتیکولوسارکم که در این سرطان حساسیت به رادیوتراپی کم است ولی استفاده از آن گاهی مفید است.
درمان اساسی این دسته از سرطان ها جراحی است ولی رادیوتراپی میتوان بعنوان درمان کمکی استفاده کرد .رادیوتراپی در عود بیماری نیز به کوچک شدن تومور کمک میکند. این تومورها عبارتند از: پستان، ریه، رکتوم، تخمدان، آندومتر، فرج(vulva)، مهبل (vagina)، کلیه، بیضه، (تومورهای دیگر بغیر از سمینوم)، غدد بزاقی، سینوسها، سرطان پیشرفته حلق، حنجره، تیروئید و مجرای اشکی، سارکم های نسج نرم، گلیوم، تومور هیپوفیز و نخاع. در تومورهای سارکم اوستئوژنیک کندرو سارکم ملانوم بدخیم، آدنوکارسینوم پانکراس اثر قابل ملاحظه رادیوتراپی اتفاقی است.
1-4-3- شیمی درمانی: برا ی سرطانهای پیشرفته و یا متاستازهای متعدد بکار میرود زیرا تنها وسیله ایست که میتواند در همه جای بدن سلول سرطانی را نابود کند. شیمی درمانی قادر است بعضی از سرطانها را بکلی بهبود بخشد و نهایت تاثیر آن وقتی است که مقدار تومور کم باشد. درمان ایمنی Immune therapyبراساس وجود آنتی ژن تومور و آنتی کور برعلیه آن استوار است. در تومورهای تجربی و تومورهای انسانی هردو آنتی ژن و آنتی کور تومورآل نشان داده شده است.
ایومونوتراپی بر اساس کینتیک Kinetic مشخص زرواور در Zero-order عمل میکند و این بدان معنی است که برای کشتن هر سلول تومورآل تعداد مشخصی سلول کشنده و مقدار مشخصی آنتی بادی لازم است. اهمیت آن از این جهت است که میتواند همه سلولهای تومورآل موجود را بکشد، بنابراین در بهبود نهائی موثر است.
داروهای شیمی درمانی از فرست اوردرکینتیک پیروی میکنند یعنی این که قادرند فقط درصدی از کل سلولهای تومورآل را از بین ببرند. تجربه نشان داده است که هرکدام از چهار روش جراحی، رادیوتراپی، شیمی درمانی و ایمنی درمانی میتوانند فقط تعداد کمی از سرطانها را بهبود بخشند. جراحی و رادیوتراپی توام با هم وقتی که درمان انتخابی است میتوانند یک سوم بیماران سرطانی را بهبود بخشند، در حال حاضر اثرات این دو درمان به حداکثر استفاده ای که ار آنها ممکن است رسیده است.
جراحی ممکن است در محل تومور اولیه نتواند مقدار میکروسکوپیک سلولهای سرطانی را از بدن جدا کند ویا در موقع جدا کردن تومور مقداری از سلولها در محل زخم پیوند شود.
رادیوتراپی ممکن است قسمتی از سلولهای مرکزی تومور را که در آن قسمت هیپوکسی وجود دارد باقی بگذارد ولی اغلب اوقات ضعف درمانی جراحی و رادیوتراپی بعلت متاستازهای کوچک میکروسکوپی است که در موقع درمان از نظر کلینیکی ناپیدا بوده است.بدین دلیل شیمی درمانی و ایمونوتراپی برای این متاستازهای کوچک اهمیت بسیاری پیدا میکنند.
تصور میرود شیمی درمانی و ایمنی درمانی بلافاصله پس از جراحی و رادیوتراپی ممکنست بتواند بیماریی را که دارای متاستازهای بسیار کوچک است ، درمان قطعی کند. شیمی درمانی نمیتواند تومورهای بزرگ را که قسمت کمی از سلولهای آن در حال رشد هستند از بین ببرد و از طرف دیگر در تومورهای بزرگ قدرت نفوذ دارو به داخل تومور بسیار کم است.
ایمنی درمانی فقط قادر است مقادیر میکروسکوپیک تومور را نابود کند و در حال حاضر وقتی ایمنی درمانی موثر واقع میشوکه تمام سلولهای سرطانی که بطور بالینی دیده میشوند از بین رفته باشند.
محدودیت درمانی هرکدام از چهار روش به این قرار است:
جراحی: در تومورهای موضعی موثر است و مهمترین علت برگشت، عود موضعی و متاستاز بسیار کوچک است.
رادیوتراپی: بر تومورهای موضعی حساس به اشعه موثر است و مهمترین علت عود مسمومیت اشعه، مقاومت به اشعه( اولیه و ثانویه) و متاستازهای بسیار کوچک است.
شیمی درمانی: در تومورهای متاستاتیک بکار میرود و محدودیت درمانی آن بعلت آنست که قادر نیست صددرصد تومور را از بین ببرد.(فرست اوردرکینتیک First-order Kinetic) در شیمی درمانی اختصاصی نیست و بافتهای طبیعی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. سیستم ایمنی را تضعیف میکند و اثر آن به سرعت رشد تومور وابسته است و بر سلولهائی که تقسیم نمی شوند، موثر نیست .نفوذ دارو برسلولهای سرطای که در بعضی نقاط سنگر گرفته اند(مغز-بیضه و غیره) کافی نیست و از همه مهمتر سلولهای تومورآل نسبت به آن مقاوم میشوند.
1-4-4- ایمنی تراپی: فقط قادر است تعداد سولهای سرطانی را که بیش از صدهزار نباشد نابود کند و اکنون در مرحله تجربی است.عود تومور در سرطانهای مختلف گوناگون است. مثلا گلیوبلاستم و سرطانهای سر و گردن بیشتر موضعی عود میکنند و سرطان ریه وپستان بعلت متاستازهای دور دست عود میکنند.
تجربه نشان داده است که استفاده از چند روش درمانی امکان بهبود دائم را افزایش میدهد که بهترین مثال تومور ویلمز میباشد.در بررسی روشهای درمانی برای سرطان متاستاتیک و سرطان موضعی باید مسائل زیر را در نظر داشت.
1-5- روش درمان برای سرطانهای منتشر:
در این سرطانها باید به شیمی درمانی متوسل شد ولی متاسفانه مقدار زیاد تومور حساسیت کمتری دارد و بنابراین تعجب آور نیست که با وجود آن که تومور حساس به شیمی درمانی است جواب به درمان رضایت بخش نباشد. در این مورد لنفوم بورکیت و کوریوکارسینوم استثنائا است.
کم کردن مقدار تومور در این سرطانها توسط رادیوتراپی یا جراحی مورد توجه قرار گرفته است. چون شیمی درمانی همواره درصدی از کل تومور را میکشد، همواره روش دیگر برای درمان قطعی لازم است. این روش ممکن است دفاع طبیعی بدن باشد یا ایمونوتراپی. روش درمان توام امید به زنده ماندن بیمار را در سارکوم یوئینگ، تومور ویلمز و سارکم اوستئورژنیک بیشتر کرده است. ایمونوتراپی در سرطان لوسمی لنفوبلاستیک بخوبی بررسی شده است. کودک با لوسمی حاد لنفوبلاستیکی که با آزمایش خون قابل تشخیص است، 12^10( یک کیلوگیرم) سلول دارد. وقتی بهبود موقت حاصل میشود و مغز استخوان در رمیسیون کامل است(9^10) یا یک گرم سلول سرطانی وجود دارد. درمان مداوم از زیاد شدن سلولهائی که میخواهند تقسیم شوند جلوگیری میکند و بهبود را باقی نگه میدارد ولی این درمان نمیتواند سلولهائی را که در مرحله G0 یا استراحت هستند نابود کند. درمان ممکن است تعداد سلولهای سرطانی را از 9^10 به 5^10 برساند. اگر تعداد سلولهای سرطانی به این مقدار رسید ایمنی تراپی قاعدتا باید این تعداد سلول را بکشد.
پایان نامه درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان
فرمت : word
تعداد صفحات : ۱۴۳
مقدمه:
بیماری سرطان میتواند عملکرد خانوادگی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. اجرای برنامه های حمایتی به این بیماران نیازمند شناسایی ابعادی از زندگی خانوادگی است که بعد از ابتلاء به سرطان مختل شده باشند.
بنابراین، بررسی حاضر به منظور درک دیدگاه افراد مبتلا به سرطان و همسران آنها از عملکرد خانوادگی بعد از ابتلا به سرطان انجام شد.
سرطان به عنوان یک واقعیت تلخ و عامل تنش زای مهم عارضه ای است که مسیر زندگی فرد را تغییر می دهد و باعث افزایش آسیب پذیری و افت کیفیت زندگی افراد شود.
عملکردهای روزانه، فعالیت های اجتماعی و توانایی فرد برای انجام نقش های معمول را تغییر می دهد. در دنیای امروز، یکی از دلایل رایج ابتلاء و مرگ و میر، ناشی از بیماری ها سرطان است.
پایان نامه درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان
فهرست مطالب :
فصل اول: معرفی پژوهش
عنوان پژوهش
زمینه پژوهش (بیان مساله)
اهداف طرح
هدف کلی
اهداف اختصاصی
هدف فرعی
سوالات مطرح
تعریف واژه ها
خانواده
زوجین
سرطان
عملکرد خانواده
محدودیت های پژوهشی
پایان نامه درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان
فصل دوم: دانستنی های موجود در پژوهش
مفاهیم نظری
علت شناسی
عوامل فیزیکی
عوامل شیمیایی
عوامل ژنتیکی و خانوادگی
عوامل هورمونی
تاثیر سرطان بر فرد
تاثیر سرطان بر خانواده
منابع اجتماعی
منابع فرهنگی
منابع مذهبی
منابع تحصیلی
منابع پزشکی
تاثیر سرطان بر روابط زوجین
تاثیر سرطان والدین بر کودکان
مفهوم خانواده و اهمیت آن
پایان نامه درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان
چرا هنگام برنامه ریزی برای ارائه مراقبت بهداشتی کار با خانواده حیاتی است؟
عملکرد خانواده
پاسخگویی عاطفی
آمیزش عاطفی
کنترل رفتار
عملکرد مطلوب خانواده
نظریه سیستم ها و کاربرد آن در بررسی خانواده
نظریه سیستم های خانواده
الگوی مک مستر برای خانواده
مدل سایکودینامیک فردی
نظریه تعاملی
پرستاری بهداشت جامعه
ارکان پرستاری بهداشت جامعه
پرستاری بهداشت خانواده
فصل سوم: روش پژوهش
روش پژوهش
جامعه پژوهشی
مشخصات واحدهای مورد پژوهش
روش نمونه گیری
حجم نمونه و نحوه تعیین آن
محیط پژوهش
ابزار جمع آوری داده ها
فصل چهارم: یافته های پژوهش
فصل پنجم: تفسیر یافته ها