فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن.. 4
سیر تحول تاریخی ناسیونالیسم.. 10
1- رسالههای میرزا ملکمخان ناظم الدوله.. 22
3- مبانی ایدئولوژیک حکومت در دوران پهلوی.. 24
4- کتابفراموشخانه و فراماسیونری در ایران.. 25
5- کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران.. 26
فصل دوم: عوامل ظهورگفتمانهای مدرن ناسیونالیستی در گذار از گفتمان سنتی
گفتمانهای سنتی و ظهور گفتمانهای مدرن در ایران.. 33
گذار گفتمان اجتماعی در دوره مشروطه.. 39
فصل سوم: عوامل تکوین گفتمان ناسیونالیسم در گفتمان مشروطه
منازعههای گفتمانی در عصر مشروطه.. 64
2- ناسیونالیسم باستان گرا.. 70
ج) گفتمان عدالت خواهان مشروطه طلب.. 78
تحلیلی گفتمانی بر روند گرایشات و تحول مطبوعات.. 88
فصل چهارم: عوامل تکوین گفتمان ناسیونالیسم در گفتمان پهلویسم
تکوین گفتمان ناسیونالیسم در عصر پهلوی.. 100
زمینههای شکل گیری گفتمانی جدید.. 100
2- دیکتاتور مصلح(تجددگرایی آمرانه).. 104
3- ناسیونالیسم و وحدت ملی.. 107
گفتمان ناسیونالیستی در دوره رضاشاه.. 111
3- تعلق به وطن(وطن پرستی).. 113
چکیده انگلیسی
فصل اول
(کلیات پژوهش)
مقدمه:
سیر تحولات جامعه ایران با آنچه که در غرب رخ داده است بسیار متفاوت است و مجموعه تحولاتی که درغرب باعث شکل گیری ناسیونالیسم شد دارای تفاوتی بنیادین از نظر ماهیت و منشا با تحولاتی بود که در ایران با حصول انقلاب مشروطه جنبه عینی به خود گرفت. جامعه ایران با ظهور مشروطه با مسائلی در عرصههای مختلف حیات خود (اقتصادی- سیاسی – اجتماعی )روبرو بود که ماهیت آنها متفاوت از مسائلی بود که جامعه اروپایی طی قرون مذکور با آن مواجه شد و این تحولات منجر به ظهور اروپا با سیمای عصر مدرن گردید. بحران سیاسی در اروپا یعنی چالش قدرت دولت و قدرت روحانی پاپ، نهایتاً تلاقی جامعه مدنی اروپا با قدرت سلطنت مطلقه را نشان داد و این با بحرانهای سیاسی موجود در ایران متفاوت بود و حتی نفس چالش قدرت دولت با قدرت روحانیون و نتیجه حاصل از آن در ایران نیز با آنچه در غرب وجود داشت متفاوت بود. همچنین تحولات اقتصادی اروپا که منجر به شکل گیری طبقه خاصی از جامعه به نام بورژوا شد در ایران رخ نداد. در هر حال تحولات ارو پا منجر به گسترش سطح آگاهی جوامع آن گردید اما در ایران چالشهای جامعه ایرانی زمانی شکل گرفت که ایران به طور ناخواسته و به اجبار به عرصه رقابتهای جهانی کشیده شد و ضعف این کشور در مقابل نیروهای بیگانه بیشتر نمود یافت و برجسته شد ولی این امر از طرفی نیز باعث خودآگاهی ایرانیان نسبت به این موضوع شد و علاوه بر عوامل درونی، شرایط بیرونی که حاصل دنیای مدرن بود نیز در تحولات ایران نقش بسیاری داشت قدرت قاجاریه در طول قرن 19 از دو نیروی داخلی و خارجی ضربه خورد که عمدهترین آنها روس و انگلیس بود و با انعقاد قراردادهایی اراضی بسیاری از خاک ایران جدا شده بود و این خود ضربه مهلکی به اعتبار ملی ایرانیان وارد ساخته بودکه بیشتر متاثر از تماس ایران با غرب بود زیرا که دول غربی در پی افزایش قدرت و توسعه بیشتر آهنگ حرکت خویش را سرعت بخشیده بودند اما ایرانیان شاهد ضعف خویشتن و همچنان درگیر منازعات داخلی و هرج و مرج داخل کشور بودند از همین رو در ایران نیز نیروهایی شکل گرفت که خواستار اصلاح شیوه حکومت قاجار بودند و ورود اندیشههایی جدید تحت عنوان مدرن ناسیونالیسم نیز توسط این افراد انجام گرفت و به دنبال آن مفاهیم ناسیونالیسم در گفتمانهای مشروطیت تولد یافت و این امر باعث شد تا مفاهیم سنتی همچون رعیت رنگ و بوی مدرنیته به خود گرفت و بازخوردهایی اجتماعی را باخود همراه ساخته و عنوان ملت را به خود بگیرد. و مفاهیم دیگری چون قانون، دموکراسی و آزادی نیز رواج یافتند. با انقلاب مشروطه تلاش شد رابطه شاه و رعیت به رابطه دولت و شهروند تبدیل شود و در بعد خارجی نیز کشوری با سرزمین مشخص، مرزهایی معین وجود داشته باشد که دولت آن نماینده ملت و پاسبان تمامیت ارضی آن سرزمین باشد
طرفداران تفکر ناسیونالیسم در این دوره سعی بر این داشتند با ایجاد موسسات جدید و کوتاه کردن دست استبداد کشوری قوی پدید آورند. در دوران بعد از مشروطه نیز تحولات سیاسی اجتماعی جامعه ایران عواملی مانند لزوم استقلال، امنیت، وحدت ملی، تمرکز قدرت را بیشتر برجسته میساخت بدین ترتیب رضاخان نیز با تکیه بر گفتمانهای جدید روشنفکران که متاثر از عقب ماندگی و معضلات کشور نیز بود اعتقادات ناسیونالیسمی خود را محور حرکت خود قرار داد. به هر حال تجدد خواهی وجه مشترک ناسیونالیسم لیبرال عصر مشروطه و ناسیو نالیسم تجدد خواه عصر رضا شاه است. در این تحقیق ضمن بررسی عوامل گرایش به ناسیو نالیسم در ایران با توجه به مفهوم مدرن آن در ادبیات گفتمانهای سیاسی (عصر مشوطه تا پهلوی اول )، انعکاس این تعابیر در ارتباط با اجتماع و درج در مطبوعات نیز بررسی میشود. همچنین علل اهمیت این گفتمان را نیز در این دوران از نظر میگذرانیم.
ناسیونالیسم[1] اشتقاقی است از لفظ Nation که در فرهنگ اجتماعی اروپا قدمت بسیاری دارد این لفظ از ریشه لاتین ناسیو (nasci)به معنای زاده شدن گرفته شده که در حدود قرن 13 م معمول بوده است و به گروهی از مردم اطلاق میشود که زادگاه یکسانی داشته اندوپیش از تحولات قرون اخیر به این اندازه اهمیت سیاسی نداشت واز قرن 16 م یک واحد سیاسی تعریف میشد. کاربرد آن نیز از اواخر قرن 18 م آغاز و از سال 1789 بیشتراستعمال شد. همچنین باید اضافه نمود کم کم در قرن 19 بود که به شکل جنبشی اجتماعی -سیاسی به مرحله ظهور رسید. با شکل گیری دولت –ملتها وایجاد رابطه آنها بعد از دوران فئودالیسم مفهوم مورد نظر تحولی بنیادین در کیفیت داشت و مردم از نوع رابطه یا نسبت شان با هیئت حاکمه ایجاد شده در یافتند که هویت سیاسی آنان قابلیت این امر را دارد که در حس هویت ملی و وطن پرستی متجلی شود. ودر نهایت، رابطه رعیت و فرمانبرداری به رابطه شهروندی و وطن خواهی محق مبدل و ایده ناسیو نالیسم زاده شد. اما در ایران در طول قرن 19 م شاهد بروز و ظهور گفتمان ناسیو نالیستی در عرصه اندیشه و عمل بودیم. البته سیر تحولات ایران با آنچه که در غرب رخ داده است چه ازمنظر ماهیت و چه ازمنشا، روندی متفاوت دارد. در ایران چالشهای جامعه زمانی شکل گرفت که ایران ناخواسته به صحنه رقابتهای جهانی کشیده و ضعف گفتمانهای آن باعث خودآگاهی ایرانیان نسبت به موضوع ناسیونالیسم شد در نتیجه نیروهایی شکل گرفتند که خواستار اصلاح حکومت و ورود اندیشههای جدید با مفاهیم مدرن همچون ناسیونالیسم در گفتمان سیاسی شدند. در این میان مطبوعات به مثابه موثرترین رسانه جدید نقشی ویژه دربرداشت و در جهت گسترش مشارکت مردمی و ایجاد نهادهای اجتماعی به بیانی دیگر بیداری ملی گام بر داشت درنهایت موجد موج عظیمی از مشروطه خواهی و شکل گیری ملت شد. این تحقیق ضمن بررسی عوامل شکل گیری ناسیو نالیسم در ایران با توجه به مفهوم مدرن آن در ادبیات سیاسی (عصر مشروطه تا پایان پهلوی اول )و بازتاب آن در مطبوعات وبازخوردهای اجتماعی آن به دنبال این امر است این انعکاس مطبوعاتی چه رویکردی را دنبال مینمود؟
اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن
با توجه به اینکه ناسیونالیسم یکی از مهمترین مفاهیم در تاریخ ادبیات سیاسی است که بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران اثر گذاشته است، در تاریخ معاصر ایران و به خصوص از مشروطه به بعد ما شاهد ظهور آن در قالبهای اندیشه و عمل هستیم. همچنین مباحثی که تحت عنوان رابطه دین و ملیت مطرح میشود باعث تامل است که به راستی چه شد که این اندیشهها از غرب به ایران وارد شد ؟و در بسترهای نظری و عملی قرار گرفت.
با توجه به این ملاحظات"واز آنجا که در مطالعات و پژوهشها به این مساله به نحوی در خور پرداخته نشده است تلاش میشود تا به شکلی مستدل به این مبحث پرداخته شود که علل و عوامل شکل گیری این گفتمان در برهه مورد نظر واکاوی شود تاشاید این پدیده را در برهههای مختلف تاریخی و بویژه در مطبوعات ارزیابی کنیم. از نظر نباید دور داشت در دوران مورد بررسی جوهر سیاسی که موجد مشروطه خواهی و گسترش گفتمان ناسیو نالیسم و حتی شناخت اجتماعی این مفهوم شد مطبوعات و روزنامه نگاری بوده است همانگونه که ادوارد براون از اثر بخشی و نقش مطبوعات به عنوان ارکان بیداری ایرانیان یاد کرده و مینویسد « مردم بیدار شدهاند و شاهد این بیداری توسعه و افزایش جراید ملی در ایران است » لذا با پرداختن به نقش مطبوعات، هر چند با دیدی اجمالی شاید بتوان دیدگاهی روشنتر در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران ارائه داد.
بررسی عوامل شکل گیری گفتمان ناسیونالسیستی در ایران معاصر و انعکاس آن در مطبوعات در مقطع زمانی از مشروطه تاپایان دوره رضا شاه
فرضیههای تحقیق ( بیان روابط بین متغیرهای مورد مطالعه):
به نظر میآید نزدیکترین مطبوعات با گرایشات ناسیونالیسم، روزنامههای حبل المتین، ایران، صوراسرافیل و. . . بوده است
روشنفکران ومتجددین (با گرایشاتی سکولار )در پی ایجاد گفتمان ناسیونالیسم در دولت هاو جامعه از دوره قاجاریه تا پهلوی بودهاند.
با نگاهی به روندهای اجتماعی وسیاسی واقتصادی ایران در سدههای معاصر به نظر میآیدراهها و روشهای توسعه ایران مهمترین چارچوبهای نظری را در بر داردو از لحاظ اندیشگی گفتمان ناسیونالیسم که در متن آن فکر آزادی نیز مستتر است اصلیترین نظریه تحقیق را شامل میشود.
تحقیق حاضرشامل سه فصل اصلی است.
فصل اول: کلیات
فصل دوم: عوامل ظهور گفتمانهای مدرن ناسیونالیستی در گذار از گفتمان سنتی
فصل سوم: عوامل تکوین گفتمان ناسیونالیسم در گفتمان مشروطه
فصل چهارم: عوامل تکوین گفتمان ناسیونالیم در گفتمان پهلویسم
وبررسی انعکاس ناسیونالیسم در مطبوعات در روند پژوهش (به طور اخص چند نمونه از مطبوعات ذکر خواهد شد).
روش تحقیق: توصیفی و تحلیلی- روشهای تاریخی که مبتنی بر استدلال، تحلیل و استنادات و نظریه پردازی گفتمانی است.
جامعه آماری و حجم آن: بدیهی است در این پژوهش جامعهی آماری و کمی چندان مدنظر نیست و میدانی تحقیق نشده است.
روش گردآوری اطلاعات: فیش برداری از منابع و مأخذ، مطبوعات، اسناد و مدارک تاریخی با توجه به استانداردسازی آنها
روش تجزیه تحلیل اطلاعات: با استفاده از روشهای تحلیل و تعقل تاریخی سوالات تبیین و تدوین و تصویب میشود.
متغیرها و واژههای کلیدی:
واژگان کلیدی: گفتمان، ناسیو نالیسم، روشنفکران، مطبوعات، مشروطیت، دوران رضا شاه
متغیر مستقل: گفتمان ناسیو نالیسم
متغیر وابسته1: دوران مشروطه متغیر وابسته 2: دوران رضا شاه
اگر چه مفاهیم و الفاظ در علوم انسانی از حیث معنا شناسی دارای نوعی ابهام و پیچیدگی هستند که درک آنها را مشکل میسازد اما این موضوع در ارتباط با واژگان محوری و حساس چون ناسیونالیسم و گفتمان ناسیونالیستی از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
گفتمان:
تعریف واحدی از آن وجود ندارد به هر ترتیب سعی شده با توجه به بررسیهای به عمل آمده تعریفی هرچند کوتاه به دست داده شود. گفتمان پیکره نظام مندی است که از مفصل بندی عناصر و مفاهیم حاصل میشود و مجموعهای از واژگان و گزارشها را در بر میگیرد که به گونهای معنا دار باهم در ارتباطند و حول یک محور برتر قرار گرفته که به زندگی انسانها معنا میبخشد
( تاجیک291: 1377).
ناسیونالیسم[2]:
در مورد این واژه هنوز نگاهی روشن در دست نیست اما در طول تاریخ بازخوردهایی را که این واژه نمود بیشتری داشته است گرد آوری شده است اگرچه همان طور که اشاره کردیم شاید ابهامات بخشی از آن هنوز روشن به نظر نمیآید و یکی از دلایل نداشتن مفهوم دقیق، جریان تاریخی است اما به اختصار میتوان گفت روسو و مونتسکیو از نخستین پیامبران شبه مذهب ناسیونالیسم بودندویکى از شخصیتهایى که در سرعت بخشیدن به رشد ناسیونالیسم کمک کرد، ناپلئون بود. وى در سال 1799 با کودتا قدرت را در فرانسه به دست گرفت و با اندیشههاى ناسیونالیستى و عقیده به رسالت ملت فرانسه، براى نجات ملتهاى دیگر، در فاصله سالهاى 1805 تا 1812 دست به کشور گشایىهاى گستردهاى زد که اینکار وى دو پىآمد داشت:
1. روحیه ملیتپرستى را در مردم فرانسه افزایش داده و تحکیم کرد.
2. مردم کشورهاى دیگر که فرانسه به کشورشان تجاوز کرده بود، وقتى دیدند شعارهاى فریبنده فرانسویان، فقط به نفع مردم فرانسه است و براى آنان هیچ سودى ندارد، متأثر از احساسات ناسیونالیستى، به مقابله با فرانسویان برخاستند و همین امر، باعث انتشار اندیشههاى ناسیونالیستى در قاره اروپا شد تا آن جا که ناسیونالیسم حتی از دموکراسی و آزادی خواهی هم زودتر در مشرق زمین توسعه یافت به همین دلیل است که قرن ۱۹ را باید عصر طلایی ملی گرایی نامید.
در واقع ناسیونالیسم نوعی عقیده سیاسی است که زمینه یکپارچگی جوامع جدید و مشروعیت ادعای آنها برای داشتن اقتدار را فراهم میآورد. ناسیونالیسم وفاداری اکثریت مردم را متوجه یک دولت – ملت میکند خواه این دولت ملت موجود باشد و خواه اینکه به صورت یک خواسته باشد. دولت – ملت نه به صورت یک شکل ایده آل طبیعی یا عادی از نظام سایسی مورد توجه واقع میشود بلکه به عنوان یک چهارچوب ضروری برای تمام فعالیتهای اجتماعی فرهنگی اقتصادی مورد نظر قرار میگیرد Sills1972: 63)).
[1]. Nationalism
[2]Nationalism