مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده1

مقدمه2

فصل اولکلیّات تحقیق

1-1- پرسش اصلی تحقیق (مسأله‌ی تحقیق)3

1-2- بیان مسأله3

1-3- سوابق مربوط. 4

1-4- فرضیه‌ها4

1-5- اهداف تحقیق. 4

1-6- روش کار. 5

1-7- روش گرد آوری اطلا عات.. 5

فصل دومتعاریف و مفاهیم

2-1- تاریخچه مختصر ادبیات تطبیقی (= مقایسه‌ای) ازآغاز تا امروز. 6

2-2- تعریف و توصیف سبک... 9

2-3- سبک همان خود شخص است.. 9

2-4- تعریف شارل بارلی از سبک شناسی. 10

2-5- تعاریف سه گانه سبک... 11

2-5-1- نگرش خاص... 11

2-5-2- سبک... 16

2-5-3- سبک «عدول از هنجار زبان است».20

2-6- مقصود ریفاتر ساخت گرای معروف از خلاف انتظارها21

2-7- نسبت زبان با ادبیات.. 22

2-8- نظر فرمالیست‌های روسی درباره زبان روزمره و زبان ادبی. 27

فصل سومنگاهی به زندگی و آثار مسعود سعد خاقانی

3-1- مسعود سعد و چند سرنوشت مشابه28

3-2- درباره منظومه‌ی شیلان اثر لرد بایرون. 29

3-3- درباره‌ی خاقانی و اشعار حبسیّه او. 30

3-4- تفاوت سبک مسعود با شاعران پیش از خود33

3-5- لحن خاقانی و لحن مسعود سعد در قصیده‌های حبسیّه37

3-6- تفاوت سبک از طریق مقایسه قابل ادراک است.. 39

3-7- سبک‌های مختلف شعر فارسی. 40

3-8- درباره‌ی قصیده ترسائیه خاقانی. 41

3-9- توجه خاقانی به مسعود47

3-10- سه دبستان شعری در قرن ششم49

3-11- مختصات اسلوب شعری عهد سلجوقی یا بین بین. 49

3-12- مسعود سعد نماینده سبک عهد سلجوقی یا بین بین. 50

3-13- معاصران مسعود سعد50

فصل چهارمروش‌های مطالعه‌ی سبک شناسانه

4-1- روش‌های مطالعه سبک شناسانه قصیده‌ی «پستس گرفت همّت من زین بلند جای». 58

4-2- بررسی قصیده حصار نای به لحاظ سبک‌شناسی صور خیال. 60

4-3- قصیده ای از خاقانی. 65

4-4- بررسی قصیده‌ی خاقانی به لحاظ سبک‌شناسی صور خیال. 67

4-5- مقایسه سبک شناسانه‌ی قصیده‌ای از مسعود سعد و قصیده‌ای از خاقانی. 72

فصل پنجمنتیجه گیری و پیشنهاد

5-1- نتیجه گیری. 80

5-2- پیشنهاد82

منابع و مآخذ84

چکیده

«سبک، همیشه، از طریق مقایسه قابل ‌ادراک است. چنانکه رنگ‌ها در تقابل یکدیگر، خود را نشان می‌دهند. هر قدر تضادّ رنگ ها بیشتر باشد، تجلّی رنگ ها بیشتر است. (شفیعی کدکنی،1389: 37)

گرچه آثار متحد‌المضمون هم‌عصر، قاعدتاً سبک واحدی دارند و اگر احیاناً بین آنها افتراقی باشد لابد از نویسنده یا شاعری است که دارای سبک فردی و شخصی است. مسعود سعد سلمان (440-515) شاعر اوایل قرن ششم و خاقانی (520-595) شاعر اواخر قرن ششم است یعنی بین آنان حدود یک قرن فاصله است و علی‌الّظاهر به نظر می‌رسد که تفاوت چندانی بین اسلوب شاعری آنان نباشد. امّا پس از مطالعات سبک‌شناسانه اسلوب شاعری این دو سخنور در این رساله که بیشتر ‌بر سبک‌شناسی ادبی (بررسی مختصات سبکی و ادبی و فکری) استوار است با توجه به انواع سبک‌شناسی و تعاریف رایج سبک و با توجه به آراء سبک‌شناسانی چون دکتر شفیعی کدکنی، شارل بالی، لئواسپیتزر، ملک‌الشعرای بهار و دکترشمیسا به این نتیجه رسیدم که بین سبک خاقانی یعنی سبک ارّانی (معروف به سبک آذربایجانی) و سبک عهد سلجوقی یعنی سبک بینابین مسعود فرق ظریفی وجود دارد که تا به حال کمتر مورد توجه شارحان قرارگرفته است. از دیگر مباحثی که در این رساله مطرح گردیده ‌است توجه به «چه گونه گفتن» است به جای چه گفتن. امتیاز این نگرش نسبت به متدهای سنتّی مثلاً شرح لغات و مشکلات متون این است که به موازات توجه به چه گفتن باید به «چه گونه گفتن» هم که منجر به شناخت ماهیّت ادبیات و سبک ادبی می‌شود توجه داشت. توجه به «چگونه گفتن» نحوه بیان و چگونگی ارائه‌ی مضمون said)(how it isنسبت به چه گفتن (what it is said) مخصوصاً بعد از رواج آرای فرمالیست‌های روسی امروزه در سراسر جهان امری مرسوم است. اکثر شاعران قصیده‌پرداز در مدح ممدوح از بخشندگی و شجاعت و همّت بلند او سخن گفته‌اند. اگر فقط چه گفتن ملحوظ نظر باشد، پس هیچ فرقی در میانه‌ی آنان نیست، حال آن که توجه به چگونه گفتن نشان می‌دهد که مثلاً بسیاری از گردنکشان نظم فارسی مخصوصاً از قرن ششم به بعد کسانی بوده‌اند که در طریق ایهام و مصادیق متعدد آن ایهام تناسب، ایهام تضاد، تبادر، استخدام، اسلوب الحکیم...) مشی می‌کرده‌اند و به موسیقی کلام مخصوصاً انواع سجع (موازنه) تکرار توجه داشته‌اند و همین طور نکات ظریف هنری دیگری روشن می‌شود. اگر بخواهم در یک جمله هدف این رساله را خلاصه کنم آن جمله این خواهد بود که طیف خوانندگان این رساله باید همواره توجه داشته باشند که در ادبیات موضوعات به اسلوب ادبی ارائه می‌شوند و اهمّ مطلب شناخت سبک ادبی است.» (شمیسا،1388:308و309)

واژگان کلیدی: شعر ، سبک، سبک‌شناسی صور خیال، فرمالیست ها

مقدمه

این پژوهش با عنوان «مقایسه‌ی حبسیّات مسعود سعد و خاقانی شروانی» ضمن بررسی و تحلیل مفاهیم و مضامین مربوط به نوع ادبی حبسیّه در سروده‌های مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی براساس چاپ دیوان مسعود سعد سلمان مصحح دکتر مهدی نوریان و چاپ دیوان خاقانی شروانی مصحّح سید ضیاء الدین سجادی با طرح سؤالات پیشنهادی:

1- چه تفاوت‌های بارز سبکی بین حبسّات مسعود سعد و خاقانی وجود دارد؟

2- اگر بخواهیم برای حبسیّه‌های مسعود سعد از ادبیات جهان نمونه هایی بیاوریم با حبسیّه کدام شاعران شهیر قابل سنجش است؟

3- ضرورت بررسی سبک‌شناسی صور خیال (= سبک‌شناسی بیان) در حبسیّات مسعود و خاقانی چه ضرورتی دارد؟

کوشیده است با فرضیه‌های زیر:

1- حبسیّات مسعود سعد که از شاعران سبک بینابین و عهد سلجوقی که مدّت 18 یا 19 سال از عمر خود را در زندان سو و دهک و قلعه‌ی نای سپری کرده است از حبسیّات خاقانی که تنها اندکی از عمر خود (7 الی 9 ماه) را در زندان سپری کرده است بسیار عاطفی و مؤثر است.

2- به لحاظ سبک‌شناسی لئواسپیتزر و واژگانی که در حبسیّات دو شاعر مزبور به کار گرفته شده است عنوان شاعر شب برای مسعود و عنوان شاعر صبح برای خاقانی برازنده تر است.

3- لحن مسعود به لحاظ سبک‌شناسی از لحن خاقانی عاطفی، صمیمی و سوزناک است و لحن خاقانی به لحاظ نحوه‌ی اداهای بیان مطنطن و فاضلانه و به لحاظ زیباشناسی و بلاغت شعر فارسی نسبت به اشعار مسعود سر است.

به بررسی حبسیّات (= شعرهای زندان) دو شاعر با توجه به دانش سبک‌شناسی و انواع آن و بر پایه نظریات سبک‌شناسان ایرانی و غیرایرانی مانند، بهار، شمیسا، شفیعی کدکنی، محمد جعفر محجوب و شارل بالی و لئواسپیتزر و ماروزو و ... بپردازد. به همین منظور پژوهشگر به مطالعه حبسیّات دو شاعر در دیوان چاپ‌های یاد شده پرداخت. شیوه‌ی کار بدین گونه است که تمامی ابیات حبسیّه را از دیوان دو شاعر که به نحوی جلب توجّه می‌کردند در برگه‌هایی یادداشت کرد و سپس به تبیین عناصر سبک‌شناسی این ابیات پرداختم. و ابیاتی را که به سبک آذربایجانی و ارّانی مربوط بودند نیز تشریح نمودم. نتیجه‌ی بازیافت این تحقیق که هزاران فیش است به ما می‌گوید که به لحاظ مختصات زبانی بین سبک مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی هیچ تفاوتی وجودندارد. امّا به لحاظ مختصات ادبی و فکری تفاوت بارزی بین سبک دو شاعر وجود دارد. که در متن پایان نامه به تفصیل تشریح گردیده است.

فصل اول

کلیّات تحقیق

 1-1- پرسش اصلی تحقیق (مسأله‌ی تحقیق)

1-حبسیات مسعود سعد و خاقانی از منظر سبک‌شناسی چه مختصاتی دارند؟

2- عمده ترین مختصات سبکی (زبانی ،ادبی و فکری) حبسیّات خاقانی و مسعود سعد کدامند؟

 

1-2- بیان مسأله

یکی از مسائل حائز اهمیت در پهنه‌ی ادبیات فارسی که تا به حال چندان مورد اعتناء قرار نگرفته است و جا دارد که با جامعیتی بیشتر به آن پرداخته شود بررسی متون متحدالمضمون براساس تحقیقی روشمند و علمی است.

حبسیّه یکی از انواع ادب غنایی است که مبدع آن در ادب فارسی مسعود سعد است از آن روی که هیجده سال از عمر خود را در زندان‌های مختلف به باد داده و به تجربه‌ای تدریجی و دراز مدت و درونی دست یافته است. در قله‌های رفیع بی فریاد، مونس او ستارگان است و با کوه وستاره راز می‌گوید. شعر مسعود در حقیقت نمایی که بقول ارسطو اساس ادبیات است، قیامتی است. به واسطه‌ی همین حقیقت نمایی است که با خواندن اشعار مسعود موی برسر خواننده سیخ می‌شود و خواننده با او احساس همدردی (Sympathy) می‌کند و آه‌های پیاپی از سینه‌ی خود بیرون می‌آورد. خاقانی هم که از شاعران همروزگار مسعود است، به قصد زیارت کعبه بدون اجازه‌ی اخستان شروانشاه از شروان بیرون رفت و به مدت هشت ماه درسال 569 یا 570 به زندان افتاد. در زندان پنج قصیده‌ی غرّا سرود، که از همه مهمتر قصیده‌ی ترسائیّه‌ی اوست. عدم توجه به این مسائل بر جامعه شناسی ادبی آسیب وارد می‌کند و ارتباط نسل حاضر را با ادبیات کلاسیک قطع می‌کند. پس با این وصف گستردگی دامنه‌ی موضوع ما را بر آن می‌دارد که جهت تحقیقی روشمند بر بنیاد روش سبک شناختی متون به بررسی مقابله‌ای موضوع حبسیّه در دیوان دو شاعر بپردازیم و سؤالاتی را طرح کنیم تا بر اساس این سؤالات مسیر پژوهشم روشن گردد.

 

1-3- سوابق مربوط

پیشینه پژوهش در این زمینه و در رابطه با موضوع مورد نظر بسیار اندک و حتی تعداد آن از انگشتان دست نیز کمتر است. در این زمینه تنها منابع فکری ما دیوان خود شعرا و مقدماتی است که مصححین بر این دیوان‌ها نوشته‌اند. مقدمه‌ی دیوان رشید یاسمی، مقدمه‌ی دیوان دکتر مهدی نوریان درباره‌ی اشعار مسعود سعد و گفتار‌های مرحوم بدیع الزمان فروزانفر درباره هر دو شاعر و در این اواخر گزیده‌ی مهم اشعار مسعود سعد به خامه‌ی دکتر شمیسا و گفتارهای عالمانه‌ی دکتر زرین کوب در کتاب با کاروان حلّه درباره‌ی هر دو شاعر و از همه مهمتر شرح قصیده ترسائیه خاقانی به قلم ولادیمیر مینو رسکی روسی الاصل با ترجمه‌ی دکتر زرین کوب ومقدمه دیوان و گزیده‌های شادروان دکتر سید ضیاءالدین سجادی از شعر خاقانی و سرچه‌ی آوا و رنگ به قلم دکتر میر جلال الدین کزازی خاقانی شناس معروف چونان خوان گسترده ای برای این تحقیق بوده است وبه بقیه منابع و مراجع نیز در بخش کتابنامه اشاره گردیده است.

 

1-4- فرضیه‌ها

1- در حبسیّات مسعود سعد سلمان عنصر عاطفی و روحیه عاطفی و روحیه غنایی غلبه دارد اما در حبسیّات خاقانی عنصر حماسی و روحیه مقاومت، عنصر عاطفی از نوع غم را تحت تاثیر قرار داده است.

2- در حبسیّات مسعود سعد سلمان رنگ، سایه، شب از عناصر القای معانی است اما در حبسیّات خاقانی رنگ سپید و صبح در القای معانی غلبه دارد.

 

1-5- اهداف تحقیق

هدف این تحقیق کاملا علمی است. سبک‌شناسی در ایران از علوم نو پاست و بررسی متون ادبی از این دیدگاه بسیار نادر است. در بررسی این دو اثر هم به آراء فرمالیست‌ها توجه شده و هم به آراء ساختگرایان. استفاده از روش لئو اسپیتزر سبک‌شناس معروف آلمانی مؤیّد هدف علمی داشتن این اثر است. این روش باعث می‌شود تا ما سرانجام بتوانیم به روش (Explication de texte) یعنی تفسیر و توضیح متن آثار خود را دیگر گونه بخوانیم و تا از این مرحله عبور نکنیم قادر به استفاده درست از روش‌های جدیدتر نخواهیم بود. پس ضرورت‌های خاص تحقیق این هاست:

1- آثار خود را به روش جدید بفهمیم تا مدرنیته را با سنت همراه کنیم.

2- به جامعه شناسی ادبی مطرح در آن روزگاران پی ببریم. مثلا فضای زندان چگونه بوده است؟ مسعود سعد احتمالا نجوم را از بهرامی در زندان یاد گرفته است آیا واقعا چنین امکانات آموزشی در زندانهای آن روزگار وجود داشته است؟ علت اینکه اجازه داده اند به مسعود این همه در زندان شعر بسراید چه بوده است آیا علت مدح‌های مسعود از بزرگان عصر بوده است یا خیر؟ نحوه‌ی بازجوئی ها و استنطاقات از متهمین چگونه بوده است؟

3- استفاده از تصاویر شاعرانه و قطب‌های مجازی و استعاری زبان در چه حد است؟ اکثر این شاعران که به حبس گرفتار آمده اندخود را بی گناه می‌دانسته اند این ادعای شاعران تا چه حد حقیقت دارد؟ آیادر مورد خاقانی می‌توان گفت به آزادی سریع خود اطمینان داشته و در آن چند ماه می‌خواسته آن فرصت را نیز مغتنم بشمارد و تمام معلومات خود را در قالب حبسیّه بازتاب نماید.

نام بهره وران:

مخاطب این پژوهش گروه کثیری از اجتماع از قبیل: دانش آموزان، دانشجویان، اساتید دانشگاهها، کتابخانه ها و مؤسسات فرهنگی و آموزشی خواهد بود.

 

1-6- روش کار

ابتدا حبسیّه‌های مسعود سعد را براساس دیوان دکتر مهدی نوریان گزیده کردم و سپس حبسیّه‌های خاقانی را براساس دکتر ضیاءالدین سجادی گزیده نمودم. ابیاتی را که از جنبه‌های گو ناگون به کار پژوهشم می‌آمد یادداشت و فیش برداری نمودم. تفاوت‌های سبکی جالب به دست آمد نتیجه بازیافت که در حقیقت مجموعه ای از فیشها و اسناد است به ما می‌گوید: شعر مسعود از شعر خاقانی سوزناکتر و مؤثر و عاطفی تر است. وگاه می‌رسد که انسان با خواندن شعر‌های مسعود اشک بر رخسارش می‌نشیند و آه‌های پیاپی می‌کشد. شعر خاقانی نیز از جهت فخامت زبان و هیمنه و طمطراق نسبت به شعر مسعود برتر است.

 

1-7- روش گرد آوری اطلا عات

کتابخانه‌ای

ابزار گردآوری اطلاعات:

فیش‌برداری

روش تجزیه و تحلیل:

مبتنی بر روش کیفی و اسناد و فیش‌برداری است.


 

فصل دوم

تعاریف و مفاهیم

 2-1- تاریخچه مختصر ادبیات تطبیقی (= مقایسه‌ای) ازآغاز تا امروز

درست است که درباره‌ی شرح احوال و زندگانی «امیر مسعود بن سلمان لاهوری، شاعر بد اقبال امّا بلند آوازه‌ی پارسی‌سرای نیمه‌ی دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم (438-515) و افضل‌الدین بدیل ابن علی بن عثمان حقایقی شروانی ملقب به حسّان العجم و متخلص به خاقانی (438-5151).(ترابی،218:1382 و 247)

کتاب‌ها و رساله‌های بسیار تصنیف شده‌است، اماّ هنوز – و شاید همواره- برای یک رساله‌ی تازه‌ی دیگر؛ که هرچند احیانا از نکته‌های تازه هم خالی نباشد؛ از داعِیه آنکه حرف آخر را در این باب آورده است، خالی نماید جایی هست؛ و آن پرداختن به مقایسه و مقابله سبک شناسانه اشعار دو شاعر فحل و دو شاعر صاحب سبک و دو شاعر اهل مفاخره است در موضوع حبسیّه. این مقایسه و مقابله که درادب کلاسیک از آن به موازنه تعبیر می‌شود، صورت کهنتر آن در شعر شاعران و مکتوبات نویسندگان مسبوق به سابقه است، و حتی گفته شده است که «در نقّادی نیز مثل علم تشریح وعلم اللغه هیچ طریقی رامطمئن تر و مفید تر از آن نیافته اندو فواید محسوس و مفیدی را نصیب علم الاساطیر کرده است.»(زرین کوب،69:1382)

باز با آنچه مورد تحقیق و توجه ماست تفاوت اساسی دارد؛ موازنه یعنی سنجش دو شاعر با هم در ادبیات عرب مرسوم بوده است و حتّی کتاب‌هایی نیز در این زمینه نوشته شده است که از کتب معروف در این زمینه یکی «الموازنه‌ی بین الطائیین ابی‌تمام و البحتری» تألیف ادیب مصری ابوالقاسم حسن ابن بشر آمدی است و دیگری «الوساطه‌ی بین المتنبی و خصومه» تألیف قاضی عبد العزیز جرجانی. موازنه یا سنجش دو شاعر در ایران هم مرسوم بود اما نه به صورت تفصیلی به حدی که کتابی شود. گاهی از شاعری نظر خواهی می‌کردند که به عقیده‌ی شما فلان شاعر بزرگتر است یا بهمان؟ و داور در این زمینه به شعر جوابی می‌داد که معمولا محتاطانه است و صریح نیست، زیرا هردو شاعر مورد مقایسه، در جامعه طرفداران و محبوبیتی داشته اند. مثلا سال‌ها پیش که نقد ادبی و علم سبک‌شناسی بیمارگونه‌ای داشته‌ایم و در بحران نقد ادبی به سر می‌بردیم با این شعر جامی همداستان می‌شدیم و به نشانه‌ی تأیید سری هم تکان می‌دادیم که:

در شعر سه کس پیمبرانند هر چند که لا نبیّ بعدی

«اوصاف» و «قصیده» و «غزل» را فردوسی و انوری و سعدی

(حاکمی،1367 :105)[1]

«که امروزه به برکت انتشار بعضی مسائل اجتماعی و سیاسی و نیز ملاحظات انتقادی بعضی ادیبان قرن اخیر، داوری ما در باب شاعران کهن تغییراتی کرده است وگرنه چگونه می‌توان باور کرد در زبانی که شاعرانی به عظمت نظامی گنجوی و خاقانی شروانی و سنائی غزنوی و جلال الدّین رومی و فرید الدّین عطّار دارد، کسانی بیایندو سه پیامبر برای شعر فارسی برگزینند: فردوسی و سعدی و انوری. در مورد فردوسی و سعدی جای بحث نیست، به ویژه این مربوط به روزگاری است که هنوز خواجه حافظ به شاعری نپرداخته بوده است و حضرت مولانا هم که فراتر از مقام شاعری دارد؛ امّا انوری را یکی از سه پیامبر شعر فارسی بشمار اوردن، حکمی است ظالمانه در حق نظامی و خاقانی و سنایی و خیّام».(شفیعی کدکنی،281:1386)

به هر تقدیر چنین پرسش هایی در ادبیات همه کشورها بوده است و مردم دوست داشتند، بدانند که به نظر صاحب نظران کدامیک از شاعران مطرح معاصرشان یا شاعران معروف قدیم، از دیگری بالاتر است. مثلا در زمان انوری این سؤال مطرح بود که او بالاتر است یا شاعر معاصر دیگر او: فتوحی مروزی؟ (شمیسا،107:1378)

که در این مورد داوری هایی نیز گردیده است که یکی از بهترین این داوری‌ها را داوری شبلی نعمانی باید تلقی کرد، شبلی نعمانی در شعر العجم 1/215 می‌نویسد: «انوری از ظهیر یا از تمام معاصرین خود بالاتر باشد ما حرفی نداریم، لیکن اورا همدوش سعدی و فردوسی قرار دادن الحق بی انصافی است؛ که این سخن شبلی را استاد ملک الشعرای بهار در قصیده‌ی زیبایی بدینگونه بیان کرده است:

من عجب دارم از آن مردم که هم پهلو نهند در سخن، فردوسی فرزانه را با انوری

انوری هر چند باشد اوستادی بی بدیل کی زند با اوستاد طوس، لاف همسری؟

سحر، هر چندان قوی، عاجز شود با معجزه چون کند با دست موسی سحرهای سامری؟

(بهار،1344 :1/633)

در روزگار ما نیز بعد از داوری استاد فروزانفر در کتاب سخن و سخنوران (چاپ خوارزمی، صص 334-333)، داوری شاعر نامدار معاصر، شادروان دکتر مهدی حمیدی شیرازی است؛ که از سر کمال آگاهی و اجتهاد ادبی و وقوف بر مسائل شعر سنتی فارسی است از آنجا که این داوری در تاریخ نقادی ایران ارج و ارزش ویژه‌ای دارد در اینجا ذکر می‌شود:

«بعضی از نقادان انوری را سر آمد شعرای این قرن (ششم) و یکی از شعرای پنجگانه‌ی بزرگ ایران در تمام قرون شناخته‌اند، حقیقت این است که اگر چه نمی توان انوری را با وجود شعرایی از قبیل مسعود سعد و خاقانی و نظامی، بطور مطلق، سرآمد شعرای این قرن شناخت و نیز معلوم نیست که همه‌ی سخن شناسان بتوانند او را یکی از شعرای پنجگانه‌ی بزرگ ایران بشمار آورند، قدرت و تسلط اورا در مدیحه سرایی و رام کردن معانی و الفاظی که به این کار آیدبه هیچ نحو نمی توان انکار نمودو اگر این هنر مفهوم واقعی و کامل شعر باشد، ناچار، انوری یکی از شعرای پنجگانه‌ی بزرگ ایران خواهد بودو شک نیست که مفهوم شعر در بعضی ادوار آنقدر خود را به این هنر نزدیک کرده که اگر هم عین آن به نظر نیامده، نزدیک ترین مشابه آن تلقی شده است. کار خاص انوری قصیده سرایی یا بهتر بگوییم مدیحه سرایی است، موضوع تمام قصاید او مدح و ستایش است. فنّ ویژه‌ی او – اگر بد و اگر خوب- همین یک فن است و با این که دراین فن عده‌ی بیشماری از شاعران قرون با او همکاری داشته‌اند، بسیار به صعوبت می‌توان کسی از آنها را، من حیث‌المجموع، در شمار او محسوب داشت. از شعرای بزرگ قرن وی یکی مسعود است که به علل خاصی، که در شرح حال او نوشته شد، اگرچه بسیاری از قصاید خویش دلنشین‌تر و مطبوع‌تر از قصاید انوری به نظر می‌آید، هرگز آن انسجام و استحکام قصاید انوری و آن جا افتادگی ماهرانه‌ی کلمات-که هر مصرع را به صورت ردیفی از دندانهای درخشان و محکم و منظم و مروارید گون، در دهان شعر تنگ هم به رشته می‌کشد-در آنهانیست. یکی دیگر از شعرای بزرگ این قرن، خاقانی و دیگری نظامی است که اگر چه این دو تن، از جهاتب-که در ذیل احوال خود آنها خواهد آمد-بر انوری مزیت دارند، از جهاتی انوری را بر آنها مزیت است: زبان انوری، زبان دری پاک و ساده و روشن و خالی از هرگونه حشو و زواید است. هر فارسی زبانی از اشعار انوری، بی مدد استاد، چیزی می‌فهمد، اما هر فارسی زبانی قسمت عظیمی از اشعار نظامی و تقریبا تمام دیوان خاقانی رامعلوم نبیست که با مدد استاد هم درک کند. هنر انوری، در بیان، مبتنی بر پیرایش است و هنر خاقانی و نظامی بر آرایش. زیبائی ها و دلربائی‌های صوری کلام انوری – به پیروی از سلیقه و ذوقی خاص-از اجزاءاصیل کلام بنظر می‌آیند و دلربائی هاو زیبائی‌های صوری سخنان نظامی و خاقانی- به تبعیت از ذوق و سلیقه‌های مخصوص- از رنگ و نگاری دخیل.

طنین کلمات و طنطنه‌ی ترکیبات و غریو و هیاهوی لغات و اگر این اصطلاح پذیر فته شود: «حجم الفاظ» و هیمنهه‌ی مهابت نمای کلام، در اشعار خاقانی و نظامی، گاه، سخن را-از جهات صوری-تا حدی می‌رساند که بی‌شبهه شنونده را، از حیرت، به هراس می‌اندازد. کلام انوری از جهات صوری-علاوه بر اینکه از اینگونه طمطراق‌های عجیب و مهیب خالی مانده است، با پرهیز از هرگونه خدشه به زبان محاوره نزدیک شده است.....

در سینه‌ی انوری، مانند پیشروانش عنصری و ابوالفرج رونی، دلی شوریده و مالا مال از هیجان نبوده است و به همین جهت بیشتر قصاید او –با انکه رونق بازار هنرو استادی و صنعت است-کالای جهان ذوق و عشق و محبت نیست؛ و به تعبیر دیگر کمال زیبائی آنها، بر لطائف دلربائی آنها می‌چربد. بیشتر از این قصاید، از بیرون و درون، به اهرام کوه پیکر فراعنه‌ی مصر می‌ماند که با آنکه حاوی انواع و اقسام هنرهای ظریف است، محتوی چیزی جز اجساد پوسیده نیست. امّا بیننده‌ی خردمند می‌تواند انواع این هنرها را از این مقبره ها بیاموزدو در هرگونه بنای دیگری به کار ببرد.... روی هم رفته می‌توان گفت مدایح خوب انوری شاهکارهای مدایح پارسی است....» (شفیعی کدکنی،139:1384)

[1]- نقل از: مفلس کیمیا فروش، شفیعی کدکنی، سخن، 1384، ص 121


خرید و دانلود مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی  حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی