وضعیت تشیع در استان خوزستان در دوره آل بویه

 عنوان فهرست مطالب صفحه

فصل اول:کلیات تحقیق.. ‌أ

مقدمه. 1

1-1. تعریف مسأله. 2

1-2. سوال­هایتحقیق.. 3

1-2-1. سوال اصلی تحقیق.. 3

1-2-2. سوال­های فرعی تحقیق.. 3

1-3. ضرورت انجام تحقیق.. 3

1-4. تعریف مفاهیم. 4

1-4-1. سوال­های تعریف لغوی و اصطلاحی شیعه. 4

1-4-2. تعریف لغوی و اصطلاحی تشیّع6

1-4-3. تعریف لغوی و اصطلاحی واژه خوزستان. 6

1-4-5. تعریف لغوی و اصطلاحی آل بویه. 7

1-5. پیشینه تحقیق.. 8

1-6. هدف­های تحقیق.. 9

1-6-1. هدف اصلی. 9

1-6-2. اهداف فرعی. 9

1-7. روش پژوهش9

فصل دوم:معرفی آل بویه. 10

2-1. اوضاع جهان اسلام در قرن چهارم ه. ق12

2-2. به قدرت رسیدن آل بویه. 13

2-3. اسامی امرای آل بویه و زمان امارت هر یک.... 18

2-3-1. دیالمه فارس‏18

2-3-2. دیالمه عراق و خوزستان و کرمان‏18

2-3-3. دیالمه ری و اصفهان و همدان‏19

2-4. نسب آل بویه. 20

2-5. مذهب آل بویه. 22

2-6. علل پیشرفت آل بویه. 26

2-7. خدمات آل بویه. 28

2-8. خدمات امنیتی. 28

2-9. خدمات عمرانی و رفاهی. 28

2-10. خدمات علمی- فرهنگی. 33

2-11. سقوط آل بویه. 36

فصل سوم:جغرافیای تاریخی خوزستان. 37

3-1. جغرافیای تاریخی خوزستان. 39

3-2. اوضاع اجتماعی- اقتصادی41

3-2-1. زبان. 41

3-2-2. آئین... 42

3-2-3. وضعیت اقتصادی42

3-3. سابقه تاریخی شهرهای خوزستان. 44

3-3-1. عسکرمکرم. 44

3-3-2. دَوْرَق45

3-3-3. اهواز. 46

3-3-4. شوشتر. 48

3-3-5. جندی‌شاپور.. 48

3-3-6. دزفول.... 49

3-3-7. شوش49

3-3-8. رامهرمز. 51

3-3-9. ایذج.. 51

3-3-10. ارّجان (بهبهان). 52

3-3-11. آبادان. 54

فصل چهارم:خوزستان در عصر آل بویه. 55

4-1. خوزستان در دوره ایران پس از اسلام. 57

4-2. تسلط مرداویج بر اهواز. 60

4-3. دیالمه عراق و خوزستان‏62

4-3-1. معز‌‌الدوله ۳۳۴- ۳۵۶ ه.ق63

4-3-2. عز‌‌الدوله بختیار پسر معز‌‌الدوله (۳۵۶-۳۶۷ه.ق). 64

4-3-3. عضد‌‌‌الدوله پسر رکن الدوله (۳۶۷-۳۷۲ه.ق). 65

4-3-5. صمصام الدوله پسر عضد‌‌‌الدوله (۳۸۸ -۳۷۲ ه.ق). 67

4-3-6. شرف‌الدوله ابو الفوارس شیرذیل پسر عضد‌‌‌الدوله (۳۷۲- ۳۷۹ ه.ق). 67

4-3-7. بهاء‌الدوله پسر عضد‌‌‌الدوله ( ۳۷۹ - ۴۰۳ ه.ق ). 69

4-3-8. سلطان الدوله ابو شجاع پسر بهاء‌الدوله (۴۰۳- ۴۱۲ ه.ق). 73

4-3-9. مشرف‌الدوله ابوعلی پسر بهاء‌الدوله (۴۱۲- ۴۱۶ ه.ق ). 74

4-3-10. ابو طاهر جلال‌الدوله پسر بهاء‌الدوله (۴۱۶-۴۳۵ ه.ق). 75

4-3-11. ابوکالیجار مرزبان پسر سلطان الدوله (۴۳۵-۴۴۰ ه.ق). 77

4-3-12. ملک الرحیم پسر ابوکالیجار (۴۴۰-۴۴۷ ه.ق). 78

فصل پنجم:علمای خوزستان در عصر آل بویه. 82

5-1. سابقه تشیّع در خوزستان. 84

5-2. علمای خوزستان در قرن چهارم ه.ق90

5-2-1. حسین بن روح نوبختی ‏(قرن چهارم). 90

5-2-2. عبدالله بن احمد بن موسی بن زیاد جوالیقی اهوازی (۲۱۶- ۳۰۶ ه.ق). 91

5-2-3. محمد بن خلف بن حیّان بن صدقه الضبی، ابوبکر، (م ۳۰۶ ه.ق) 92

5-2-4. احمد بن اسماعیل بن عبدالله ، ابوعلی اهوازی ( م ۳۳۰ ه.ق). 92

5-2-5. علی بن محمد بن ابی الفهم ، معروف به قاضی تنوخی (۲۸۷ -۳۴۲ ه.ق) 93

5-2-6. ابن عُقده، موسی بن هارون بن صلت اهوازی (۳۱۷ ه.ق ). 94

5-2-7. احمد بن محمد بن جعفر ابوعلی صولی ( زنده ۳۵۳ ه.ق). 95

5-2-8. حسن بن عبدالرحمن بن خلّاد رامهرمزی، (م حدود ۳۶۰ ه.ق ). 95

5-2-9. حسن بن سعید بن جعفر بن فضل بن شاذان بصری(۲۶۹ -۳۷۱ ه.ق) 96

5-2-10. حسن بن عبدالله بن سعید بن اسماعیل عسکری(۲۹۳ -۳۷۸ ه.ق). 97

5-2-11. محسن بن علی بن محمد بن ابی الفهم ابوعلی تنوخی(۳۲۷ -۳۸۴ ه.ق) 98

5-2-12. حسن بن عبدالله بن مهران ابوهلال عسکری(زنده در ۳۹۰ ه.ق). 99

5-2-13. فارس بن سلیمان ابو شجاع ارّجانی( قرن چهارم). 100

5-2-14. ابوعلی حسن بن علی بن ابراهیم بن شاهق اهوازی( ۳۶۲ - ۴۴۶ ه.ق ) 101

5-2-15. بندار ارّجانی(قرن چهارم). 101

5-2-16. ابو عبدالله ارّجانی(قرن چهارم). 102

نتیجه گیری103

فهرست منابع و مآخذ. 104

الف. منابع فارسی. 104

ب. منابع عربی. 109

فصل اول:

کلیات تحقیق

 

مقدمه

آل بویه از مشهور­ترین خاندان­های شیعه ایرانی بودندکه از سال ۳۲۱ تا ۴۴۷ه.ق حکومت کردند. بنیان­گذاران این دولت، سه برادر به نام­های علی، حسن و احمد هستند که به شجاعت و جنگاوری معروف بودند. آنان با وحدت و همکاری بسیار زیاد و نیز با توجه به گرایش به تشیع، توانستند مرداویج را کنارگذاشته، ابتدا بر فارس و جنوب ایران و سپس بر ری، قم، اصفهان، کرمان و از شمال تا مرزهای قلمرو سامانیان تسلط پیدا کنند و پس از آن دامنه حکمرانی خود را به عراق توسعه دهند و خلافت عباسی را چنان در ید قدرت خود بگیرند که تنها اسم و رسمی از آن باقی بگذارند. آل بویه، خلیفه را بر اساس مصالح خود از خلافت عزل می­کردند و حتی او را کور کرده یا می­کشتند و خلیفه دیگری نصب می­کردند؛ امری که در حکومت­های نیمه مستقل پیش از آنان هیچ سابقه نداشت. در نتیجه با قدرتی که داشتند، توانستند نقش مهمی در توسعه و گسترش تشیع در قرن چهارم و پنجم هجری قمری در این مناطق داشته باشند. دوره آل بویه دوره درخشش علمی و فرهنگی ایران و جهان اسلام است. این خاندان شیعی ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث حدیثی، فقهی و کلامی شیعه در ایران و عراق ایفاء کرد و به تحکیم پایه‌ها و مبانی تشیع امامیه و ترویج آن پرداخت. دانشمندان، متکلمان ، محدثان ، فقها و مفسران بزرگی چون شیخ طوسی، شیخ مفید، سید رضی، شیخ صدوق و.... در دوران حکومت آل بویه تربیت یافتند و با تشکیل جلسه­های مناظره به شبهه­های کلامی و فقهی پاسخ دادند.آنان پس از استقرار در شهرهای ری، اصفهان و شیراز به سوی بغداد، مرکز حکومت عباسی حرکت کردند و خلافت و شخص خلیفه را در اختیار گرفتند.حکومت آل بویه نقطه عطف سیاسی در روابط ایران و بغداد و آغازی بر ورود خلفای عباسی به دوره ضعف سیاسی و از دست دادن اقتدار معنوی و دنیوی است. تسلط آل بویه بر بغداد، ضعف خلفای عباسی را که از چندین دهه پیش آغاز شده بود،آشکار ساخت. آنها اختیارات معنوی و دنیوی را از خلفای عباسی سلب کردند به­طوری که پس از زوال این دولت نیز خلفا هیچگاه به جایگاه قدرتمند اولیه خود بازنگشتند. استان خوزستان از دیرباز سابقه زیادی در تشیع دارد. از صدر اسلام بعضی افراد شیعه در خوزستان زندگی می­کردند و حضور این افراد، زمینه­ای برای گسترش تشیع در این استان بود. در طی قرون بعدی نیز به ویژه در دوره آل بویه که تشیع رونق فراوانی یافت، تعداد علمای شیعه در این استان افزایش یافته که با پرورش شاگردان فراوان، نقش مهمی در گسترش تشیع داشته اند.

1-1. تعریف مسأله

سرزمین خوزستان دارای تمدنی درخشان در تاریخ ایران می­باشد که همواره به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود، یکی از مراکز مهم سیاسی و اقتصادی جهان به شمار می­رفته است. در این سرزمین در طول تاریخ سلسله های فراوانی حکومت کرده اند. در قرن چهارم ه.ق معز‌‌الدوله احمد بن بویه، اهواز را تصرف کرد. وی و برادر زاده­اش عضد‌‌‌الدوله که بعدها بر اهواز حکومت کرد، اقدامات فراوانی در خوزستان انجام دادند. در قرون مختلف علمای فراوانی در استان خوزستان زندگی می­کردند. در اواسط قرن دوم و در زمان امام صادق علیه السلام برخی از افراد شیعه در خوزستان می­زیستند. حضور این افراد زمینه ای برای گسترش مذهب تشیع در این استان بود. در این زمان، راویانی چون ابواسحاق ارّجانی زمینه ساز مذهب تشیع در این استان بودند. همچنین در زمان امام هادی علیه السلام، بزرگانی همچون محمد بن رجاء در این سرزمین به سر می­برده­اند و نامه­هایی به امام هادی علیه السلام می­نوشته­اند که نشان دهنده­­ی رابطه­ی آنها با بزرگان مذهب تشیع می­باشد.

در قرن سوم نیز برخی از شیعیان در اهواز و خوزستان به سر می­بردند و حتی نقیبی جداگانه برای خود داشتند. از علمای اهوازی شیعه در این عصر میتوان از حسین بن سعید اهوازی، حسن بن سعید، علی بن مهزیار اهوازی و ابراهیم مهزیار اهوازی نام برد. چند تن از وکلای ائمه علیه السلام نیز اهل خوزستان بودند. همچنین حسین بن روح نوبختی نائب امام زمان عجل الله تعالی و فرجه الشریف اهوازی بود. در قرن چهارم نیز این علما با پرورش شاگردان و تدریس علوم دینی نقش مهمی در گسترش تشیع داشته­اند. هنگامی که آل بویه در ایران به قدرت رسیدند، مذهب شیعه نیز گسترش یافت. در این زمان بیش از نیمی از مردم اهواز شیعه بودند. آنها در گسترش مذهب تشیع تلاش زیادی نمودند.

 

 

1-2. سوال­هایتحقیق

1-2-1. سوال اصلی تحقیق

۱- وضعیت تشیع در خوزستان در دوره آل بویه چگونه بود؟

1-2-2. سوال­های فرعی تحقیق

۲- دولت آل بویه تا چه حدی در گسترش تشیع در خوزستان نقش داشته است؟

۳- علمای خوزستان در رشد تشیع در دوره آل بویه چه نقشی داشته اند؟

1-3. ضرورت انجام تحقیق

نگاهی بیرونی به تاریخ تشیع نشان از وجود ادوار مختلف با فراز و نشیب­های فراوان در این مکتب دارد. در مقاطعی از تاریخ، تشیع در افول و فشار بوده و برخی مقاطع نیز دوران اوج تشیع به شمار می­آیند. به طور طبیعی وجود دولت­های شیعی در به اوج رساندن مذهب شیعه نقشی انکار ناپذیر داشته است که رشد و تعالی علمی واجتماعی مذهب تشیع در برخی ادوار نتیجه وجود دولت­های مقتدر شیعی بوده است. ظهور آل بویه و به قدرت رسیدن آنها در جهان اسلام را می­توان از جمله مقاطع اوج تشیع دانست.

در مورد وضعیت تشیع در خوزستان در این دوره، تحقیقات کمتری انجام شدهاست و بررسی این مسأله ضروری به نظر می­رسد. با وجود پژوهش­های انجام شده توسط محققین برجسته، خلاء تاریخی این دوره همچنان باقی است و با توجه به رشد و اعتلای علوم، ضرورت ارائه پژوهشی نو و عمیق احساس می­شود که موجب ایجاد انگیزه و هدف جهت تدوین این رساله گردیده است. همچنین برای اینکه تاریخ تشیع به خصوص در این دوره تکامل پیدا کند و برگی بر صفحات تاریخ افزوده شود، بررسی این موضوع ضرورت دارد. یکی دیگر از دلایل اهمیت این موضوع در این است که تعدادی از علمای بنام شیعه از خوزستان برخاسته اند و شماری از امامزادگان و نایبان امامان معصوم نیز به این استان مهاجرت کرده­اند. به این دلیل شناخت و بررسی روند تشیع در این استان به عنوان یکی از مراکز اصلی تشیع می­تواند قسمتی از تاریخ تشیع در ایران را روشن کرده و زمینه­ای مساعد برای مطالعات بعدی در این باب فراهم آورد.

توجه‌ به‌ دولت‌های‌ مستقل‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌، نشان‌ می­دهد که‌ تشیع‌ در این‌قرن‌، شانس‌ بزرگی‌ در تسلط‌ بر تمامی‌ جهان‌ اسلام‌ داشته‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌، این‌ قرن‌ را قرن‌ پیروزی‌ شیعه‌ نام‌گذاری‌ کرده‌اند. قدرت‌ شیعه‌ در قرن‌ چهارم‌ اعجاب‌آور است‌. از یک‌ سوی‌ فاطمیان‌ بر شمال‌ آفریقا و مصر حکومت می­کردند. از سوی‌ دیگر، حمدانیان‌ در شمال‌ و شمال‌ غرب‌ عراق تا حلب‌ و احیانا دمشق‌، حاکمیت‌ داشتند. آل‌ بویه‌ بر عراق و بخش‌های‌ وسیعی‌ از ایران‌ حکومت ‌می‌کردند. یمن‌ نیز در اختیار امامان‌ زیدی‌ بود. بنابر­این‌ اتحاد آنها می‌توانست‌ جهان ‌اسلام‌ را به­‌طور کامل‌ در اختیار این‌ مذهب‌ قرار دهد.

1-4. تعریف مفاهیم

1-4-1. تعریف لغوی و اصطلاحی شیعه

برای تعریف واژه تشیع به ناچار باید ابتدا واژه شیعه را در لغت و اصطلاح تعریف کنیم. واژه‏شناسان براى واژه شیعه معانى همسویى نظیر فرقه، حزب، گروه، امّت، پیروان، یاران، هواداران، همراهان، همکاران، دوستان، اشاعه‏کنندگان و تقویت‏کنندگان، کرده‏اند. این واژه اگرچه مفرد و جمع آن «شیع» و «اشیاع» است، اما کاربرد آن نسبت به تثنیه و جمع و مفرد و مذکر نیز یکسان است.[1] در فرهنگ‏هاى لغت، واژه‏ى شیعه به متابعت و پیروى از فرد یا افرادى از دیگرى و نصرت و یارى دادن فردى، و نیز توافق و هماهنگى در قول یا فعلى معنا شده است. شیعه گروهى‏اند که بر امرى اجتماع مى‏کنند. هر گروهى که یک امر را برگزیده‏اند و برخى از آنان از برخى دیگر پیروى مى‏کند آنان شیعیان‏اند. ابن­خلدون مى‏گوید: « شیعه در لغت عبارت است از یاران و پیروان و در عرف فقها و متکلمان گذشته و حال، به پیروان على و فرزندانش اطلاق مى‏شود».[2] که جمله دوم در واقع معنای اصطلاحی آن است.سخنان دیگرى از فرهنگ­نگاران همه به یک معنى اشاره دارد. نتیجه این که شیعه جماعتى است که پیرو رییس خود هستند، اندیشه‏اى واحد دارند و در سایه این فکر مشترک، با هم یارى و همکارى دارند.این، معناى لغوى شیعه است، امّا در اینجا معناى دوم، یعنى آنچه میان عالمان مصطلح است مهم است.

شیعه در اصطلاح، بر یاران و پیروان حضرت على علیه السلام اطلاق مى‏شود.شیعه کسانی هستند که از علی علیه السلام پیروی کرده و چه از روی نص جلی یا خفی قایل به امامت ایشان پس از پیامبر شدند و گویند که امامت از خاندان او بیرون نخواهد رفت.­[3] این واژه در منابع شیعى بیش از یک مفهوم ندارد و آن اعتقاد به امامت بلافصل امیر المؤمنین علیه السلام به دلیل این‏که او افضل از دیگر صحابه بود و نیز پیامبر اکرم صل علیه و آله وسلم او را به جانشینى خود برگزیده بود و اعتقاد به این که امامت در فرزندان او از نسل فاطمه زهرا علیه السلام استمرار خواهد یافت و کسى جز آنان از چنین حقّى برخوردار نیستند. ائمه اطهار علیه السلام منتسبان به فرقه‏هاى باطل را خارج از جرگه شیعه مى‏دانستند؛ ولى دانشمندان و رجال‏نویسان اهل سنت، شیعه را به معنایى گسترده‏تر از این به کار برده‏اند و به تمام فرقه‏هایى که از پیکره شیعه منشعب شده‏اند و نیز به دوستداران خاندان رسالت اطلاق کرده‏اند.

البته در قرن دوم و سوم بعد از شیعیان امامى بیشترین تعداد شیعه را زیدیان تشکیل مى‏دادند. ابن خلدون نیز گفته است: «شیعه در اصطلاح قدما و متأخران از فقها و متکلّمان بر پیروان على علیه السلام و فرزندان او اطلاق مى‏شود. به اعتقاد آنان امامت از ارکان دین است و على علیه السلام توسط پیامبر صل علیه و آله و سلم به امامت پس از او نصب گردیده است».[4]مقصود از مقدّم داشتن على علیه السلام بر دیگر صحابه همان اعتقاد به امامت بلافصل آن حضرت است. در این کاربرد، اعتقاد به امامت بلافصل على علیه السلام و منصوص و منصوب بودن امامت آن حضرت و این‏که امامت در فرزندان او از نسل فاطمه‏ى زهرا علیها السّلام استمرار خواهد داشت محور و اساس به­شمار مى‏رود.[5] بنابراین شیعه در لغت به معناى پیروان و یاران شخص یا اشخاص معینى است، اما اگر کلمه­ی شیعه بدون قید و به صورت مطلق استعمال شود، بر دوست‏دار اهل‏بیت علیه السلام و یا به کسانى اطلاق مى‏گردد که به امامت ایشان معتقدند. از آنجا که عده‏اى از مسلمانان به ولایت حضرت على علیه السلام و به پیروى از مکتب ایشان اعتقاد داشتند، آنها را شیعه امام على علیه السلام می­خواندند که بعدها در اثر کاربرد بسیار، مضاف ‏الیه - على علیه السلام - را از آخر آن حذف کردند و به شیعه معروف شدند.

1-4-2. تعریف لغوی و اصطلاحی تشیّع

واژه­ی «تشیّع» از این ریشه و مصدر باب تفعّل و از نظر لغوی، به معنای یاری کردن و پیروی نمودن جماعتی از یک شخص خاص است. به هر تقدیر، محور واژه «شیعه» و «تشیّع» گرد معانی نزدیک به هم، همچون پیروی، یاوری، هم رأیی، دوستی و اجتماع بر امری خاص می‌باشد.بنابر اذعان بیشتر واژه‏شناسان و فرقه‏نگاران، «شیعه» در اصطلاح و کاربرد تاریخى، عنوانى غالب و جاافتاده براى دوست‏داران و پیروان امام على علیه السّلام و اهل بیت وى بوده است.[6]

 

[1]. على آقا نورى، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقه هاى شیعه در عصر امامان، چاپ دوم، (قم: پژوهشگاه علوم و معارف فرهنگ اسلامى، ۱۳۸۵)، ص ۹۲.

[2]. عبد الرحمن بن محمد ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون/ مقدمه، ( ترجمه محمد پروین گنابادى)، چاپ هشتم، (تهران: انتشارات علمى و فرهنگى ، ۱۳۷۵)، ج۱، ص ۳۷۶.

[3]. محمد جواد مشکور ، تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهار، چاپ سوم، (تهران: کتابفروشی اشراقی،۱۳۶۲)، ص ۳۹.

[4]. عبد الرحمن بن محمد ابن خلدون، ص ۳۷۶.

[5]. على ربانى گلپایگانى، درآمدى بر شیعه شناسى، چاپ دوم، (قم: مرکز جهانى علوم اسلامى، ۱۳۸۵)، ص ۲۴.

[6]. على آقا نورى، ص 92.


خرید و دانلود وضعیت تشیع در استان خوزستان در دوره آل بویه